خامنهای، رهبر جمهوری
اسلامی، در دیدار ۲۶ شهریور با سران و جمعی
از پرسنل سپاه پاسداران، از سپاه تجلیل کرد و بار دیگر عمق اعتماد خود به این نهاد
نظامی – ایدئولوژیک به عنوان نیروی اصلی نظام و ابزار اجرای سیاستهای خود را
آشکار ساخت. او تصریح کرد که سپاه باید در صحنه مراقب تحولات سیاسی باشد و عملکرد
گروههای مختلف را رصد کند.
بخش مهم سخنان خامنهای
در خصوص سیاست خارجی بود. وی در این دیدار گفت: « عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست
مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی فهم و درک شود.» او
افزود: «با مسئلهای که سالهای پیش نرمش قهرمانانه خواندم موافقم چرا که این حرکت
در مواقعی بسیار خوب و لازم است اما با پایبندی به یک شرط اصلی».
«نرمش قهرمانانه»
شرط اصلی از نظر رهبر
جمهوری اسلامی، استفاده تاکتیکی از نرمش قهرمانانه در چارچوب چالش اصلی با قدرتهای
جهانی است. خامنهای مشکل غرب با برنامه هستهای حاکمیت را مخالفت آن با شکسته شدن
انحصار در برخورداری از انرژی هستهای به شمار آورد و بار دیگر تاکید کرد که
برخورد آمریکا و متحدانش با فعالیتهای هستهای ایران، غوغاسالارانه است.
اشاره خامنهای به
سخنان قبلیاش در مرداد سال ۱۳۷۵ است که چنین گفته
بود:« نمایندگان سیاسى جمهورى اسلامى ایران در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرمتر
از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشند. عرصه سیاست خارجى میدان نرمشهاى
قهرمانانه است، اما نرمشى که در برابر دشمن تیز باشد. بنا بر این دیپلماتهاى ما
باید در مواضع اصولى خود مستحکم بایستند و استقامت و پایمردى امام خمینى را الگوى
خود قرار دهند.»
چرخش و مصالحه
سخنان خامنهای و تاکید
وی بر نرمش قهرمانانه این تصور را قوت بخشیده است که نظام در آستانه مصالحه هستهای
و عقبنشینی از موضع تهاجمی است. البته سخنان خامنهای و حملات مکرر وی به غرب تحت
عنوان نظام سلطه، ارزش قائل شدن برای ایستادگی در روی مواضع و درستی راه طی شده،
از ابتدا بنا را بر این میگذارد که دامنه این مصالحه محدود باشد.
اگر ظاهر حرفهای رهبر
جمهوری اسلامی اساس قرار گیرد و فرض شود او صادقانه میخواهد به سمت کاهش تنش با
جامعه جهانی پیش برود آنگاه میتوان نتیجه گرفت نظام در صدد توافق با دنیا بر سر
برنامه هستهای است اما این توافق احتمالی به معنای تغییر در راهبرد سیاست خارجی
ستیزه جو و تقابل با نظم جهانی نیست.
سخنان جدید خامنهای
قویترین اظهارنظر وی در نمایش انعطاف و گشودگی به روی غرب برای حل مشکل هستهای
است. این سخنان در کنار مانورهای دیپلماتیک ظریف و روحانی، امید رسیدن به توافق و
معکوس شدن روند قبلی تشدید رویارویی را افزایش میدهد. علیاکبر صالحی رئیس سازمان
انرژی اتمی نیز در سخنرانی پنجاه و هفتمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی
اتمی اعلام کرد که به وین آمده است تا به پرونده هستهای ایران پایان دهد.
لاوروف وزیر خارجه
روسیه نیز اعلام کرد ایران آماده تعلیق غنیسازی اورانیوم است. مرضیه افخم سخنگوی
وزارت خارجه اگر چه این حرف را تایید ننمود اما صریحا تکذیب نکرد.
مجموعه این علائم
احتمال اینکه سخنان خامنهای مقدمه برای آغاز مختومه شدن بحران هستهای باشد را
افزایش میدهد.
مواضع خامنهای، دیروز
و امروز
به نظر میرسد روند
روبه افزایش وخامت اقتصادی و فشار تحریمها حاکمیت را به تجدیدنظر در سیاستهای
هستهای کشانده است. البته در مذاکرات قبلی در استانبول و آلماتی نیز ایران به
دنبال رفع و کاهش تحریمها بود اما سقف پیشنهاد ایران به مراتب کمتر از کف
انتظارات ۱+۵ بود. حال خامنهای با توجه به نتیجه
انتخابات و مشکلاتی که نظام در اداره کشور پیدا کرده است، تصمیم به عقب نشینی
گرفته است. البته سخن او در خصوص قدیمی بودن نرمش قهرمانانه در مسئله هستهای درست
نیست. او اولین بار است که این واژه را در بحران ده ساله اتمی به کار میبرد.
اظهار نظر پیشین او چند ماه قبل از ماجرای میکونوس و خروج سفرای اروپایی در کشور
است.
خامنهای در ده سال
گذشته به نحو مستمر بر ضرورت ایستادگی در سیاستهای هستهای و تداوم فعالیتهای
حساس تاکید داشته است و دستیابی به فناوری هستهای را به ارزشی مهم در عزت و
سربلندی کشور و نظام به شمار آورده است. سعید جلیلی دیپلمات محبوب و مورد پشتیبانی
وی بود. اظهار نظر جدید او حداقل در ظاهر عقبنشینی است و به منزله نوشیدن جام زهر
و یا صلح امام حسنگونه است. حرفهای وی تا پیش از این در دفاع از خط برخورد
وتقابل بود. طرفدارانش نیز نرمش در موضع هستهای را به ذلت و سازش طلبی تعبیر میکردند.
رهبر نظام در ایام
تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در مراسم دانشآموختگی دانشجویان افسری و
تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین چنین گفت: « «مردم باید کسی را ترجیح دهند که
زمینه ساز عزت برای آینده انقلاب و کشور باشد و توانایی حل مشکلات و ایستادگی
قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان
را داشته باشد.» او همچنین دو روز مانده به روز رای گیری (۲۴ خرداد) ضرورت ایستادگی
در برابر دشمنان خارجی و زیاده خواهیهای غرب در پرونده هستهای را برجسته ساخت.
سابقه چرخش
موضع کنونی خامنهای،
اگر در دوره پیش رو نتیجه عملی داشته باشد، چرخشی آشکارا را بازتاب میدهد. در
جمهوری اسلامی چنین عقب نشینیهایی که در قالب مصلحت توجیه میشود، سابقهدار است.
نرمش و مصالحه در این نظام، امری تاکتیکی است و نه راهبردی؛ و به محض خروج از
تنگنا، دوباره سیاستهای تقابلی در عرصه سیاست خارجی شروع میشود.
از اینرو خامنهای محکمکاری
کرده است که هر نوع توافق در پرونده هستهای تغییری استراتژیک در سیاست خارجی نظام
ایجاد نمیکند و کماکان اصل بر رویارویی با غرب تحت عنوان نظام سلطه و حمایت از
بدیل نظم موجود جهانی است.
مشخص نیست که این تغییر
موضع تاکتیکی از سوی خامنهای ارادی و بر اساس انتخاب وی بوده است و اساسا با چنین
رویکردی به پذیرش ریاست جمهوری روحانی رضایت داده است یا اینکه بر عکس اتفاقاتی که
در جریان انتخابات رخ داد و باعث تحمیل روحانی بر وی شد، دلیل تغییر موضع اوست. در
واقع ناتوانی وی در پیشبرد سیاستهای داخلی و خارجی مطلوبش موجب عقبنشینی ناگزیر
شده است.
پرهیز از خوشبینی
در عین حال نمیتوان در
برداشت از سخنان اخیر خامنهای یکسر به خوشبینی گروید. تناقض در حرف و عمل خامنهای
به کرات دیده شده است و بارها وی سخنانی را بر زبان آورده ولی در عمل اتفاقات
متفاوتی بروز یافته است.
از این رو با توجه به
وزن بیشتر سخنان تقابلی او و توجیه ضرورت ایستادگی در برابر غرب و دشمن تلقی کردن
آن میتوان نتیجه گرفت شاید روی خوش نشان دادن او جنبه واقعی ندارد و سیاستی
فریبنده است تا ضمن همراهی با جو پدید آمده، مسئولیت ناکامی در مذاکرات را بر دوش
آمریکا بیاندازد و از این طریق بکوشد تا اجماع ملی بر علیه غرب در برنامه هستهای
ایجاد شود. همچنین اهدافی چون زمان برای تداوم فعالیتهای هستهای حساس و جلوگیری
از گسترش تحریمها نیز مطرح است.
خامنهای در سخنانش در
سال ۱۳۷۵ لازمه نرمش قهرمانانه را تیزی در برابر
دشمنان دانسته بود. بنابراین تعارض سخنان یاد شده و به خصوص ارجاع وی به گذشته
موید این برداشت است.
چه بسا با توجه به
خواست تعامل دولت روحانی، او نمیخواهد به صورت علنی در برابر آن بایستد اما در
عمل نیروهای تحت امر وی در روند مذاکرات اخلال ایجاد میکنند و بدین ترتیب ظاهرا
مسئولیتی نیز متوجه او نمیشود.
اتفاقات هفتههای آینده
روشن میسازد که بار واقعی سخنان اخیر خامنهای چه بوده است. مفسر اصلی نتایج عملی
است.
علی افشاری- زمانه
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen