14.9.14

اقتصاد ایران در کشمکش منافع ملی و منفعت رهبر


اقتصاد ایران در کشمکش منافع ملی و منفعت رهبر

از نظر رهبر جمهوری اسلامی توافق با آمریکا، حتا اگر به رفع تحریم ها منجر شود، نخستین نتیجه اش تهدیدی جدی علیه قدرت تضعیف شدۀ خود اوست. به دیگر سخن، رهبر جمهوری اسلامی میان منافع سیاسی و اقتصادی "نظام"، از یک طرف، و قدرت شخصی خود، از طرف دیگر، نوعی موازنه ایجاد کرده و در این بین عملاً از رقیبان و به تبع کل جامعۀ ایران می خواهد که منفعت و قدرت شخصی او را ارجح بدانند.

علی ربیعی، وزیر کار جمهوری اسلامی، در سخنانی هشدار آمیز گفته است که شمار بیکاران کشور تا سال 1400 به بیش از 10 میلیون نفر خواهد رسید. با این حال، یکی از اعضای مجلس شورای اسلامی در پایان ملاقات اعضای کمیسیون رفع موانع تولید مجلس با علی ربیعی، به نقل از وزیر کار، گفته است که هم اکنون شمار بیکاران کشور به 6 میلیون نفر بالغ می شود و به زودی 7 میلیون نفر بیکار دیگر بر بیکاران موجود افزوده خواهد شد.
پیشتر خود وزیر کار، همانند وزیر کشور دولت یازدهم، از بیکاری به عنوان تهدیدی امنیتی علیه نظام اسلامی ایران یاد و اعتراف کرده بود که دیگر حتا رشد مداوم 7 درصدی نیز قادر نیست بحران بیکاری کشور را رفع کند و ضروری است صندوق ویژه ای تحت عنوان "صندوق اشتغال" برای مقابله با این بحران در اسرع وقت ایجاد کرد.
برغم این هشدارها، حسن روحانی و دیگر اعضای اقتصادی دولت او مدعی اند که اقتصاد ایران پس از رشد منفی بالای 6 درصد اکنون از رکود خارج شده و شاخص های مهم اقتصادی از جمله نرخ تورم رو به بهبود نهاده اند.
با این حال، کم نیستند اقتصاددانانی در داخل کشور که با تردید دعاوی دولت را ملاحظه می کنند و می گویند که بر اساس شاخص های واقعی و گزارش های معتبر بین المللی که اتفاقاً بر پایه آمارهای رسمی تنظیم می شوند وضعیت اشتغال در ایران طی یک و نیم سال اخیر کمترین بهبودی نیافته و بر شمار بیکاران کشور نیز طی همین مدت افزوده شده است. صندوق بین المللی پول معتقد است که شمار بیکاران ایران در سه ماهۀ نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال 92 افزایش یافته و در دو سه سال آینده وخیم تر نیز خواهد شد.
منابع مستقل در ایران نرخ واقعی بیکاری در این کشور را دست کم دو و نیم برابر بیش از آمار رسمی برآورد می کنند و خود وزیر کشور در اظهاراتی هشدار آمیز گفته است که تا هفت سال دیگر تنها 11.5 میلیون نفر بیکار فارغ التحصیل از دانشگاه ها در کشور وجود خواهد داشت که فی نفسه تهدیدی بزرگ برای نظام است. بی سبب نیست که خود وزیر کار، علی ربیعی، به تازگی ایجاد شغل در کشور را "هدفی امنیتی" توصیف کرده است.
حسین راغفر، استاد اقتصاد در ایران، گفته است که دولت حسن روحانی به جای تکرار سخنان انتقادی در قبال سیاست و وضعیت اقتصادی دو دورۀ محمود احمدی نژاد، اکنون بهتر است آماری دربارۀ مشاغلی که طی یک و نیم سال اخیر ایجاد کرده ارایه کند.
هر چند دولت حسن روحانی نرخ بیکاری ایران را تنها کمی بیش از 10 درصد اعلام می کند، اما، بررسی های آماری حکایت از آن دارند که در فاصلۀ سال های 1382-1391 شمار خانوارهایی که هیچ فرد شاغلی نداشته اند 58 درصد رشد داشته، به طوری که به گفتۀ علیرضا محجوب، عضو مجلس شورای اسلامی ایران، به غیر از میلیون ها نفر بیکار، 90 درصد کارگران شاغل کشور نیز امروز زیر خط فقر به سر می برند. آنچه این فقر را تشدید می کند به غیر از عامل بیکاری، شاخص تورم است یعنی در نهایت کاهش ارزش پول ملی که به منزلۀ کاهش مستمر قدرت خرید مردم به ویژه دهک های پایین درآمدی است. از میان رفتن طبقۀ متوسط در ایران بر شمار این تودۀ حجیم فقیر و به همان نسبت بر قدرت تخریبی آن افزوده است.
فقر، رکود و تورم چنان وضعیتی در ایران به وجود آورده که بخش مهمی از جامعه اینک جز فرار از کشور دورنمای دیگری پیش روی خود نمی بیند. ایران دیگر نه فقط با پدیدۀ سهمگین فرار مغزها که سالانه شامل 150 هزار تن از بهترین سرمایه های علمی کشور می شود، بلکه اکنون با فرار کارآفرینان و نیز بیکاران روبرو است. در نتیجۀ تحریم های اقتصادی و تنگناهای مالی ناشی از آنها بسیاری از کارآفرینان ایرانی ناگزیر از ترک کشور و استقرار در کشورهایی نظیر ترکیه، امارات متحد عربی، مالزی و دیگر جاها شده اند و با فرار آنان سرمایه های بزرگی از کشور نیز گریخته است.
حکومت اسلامی ایران و در رأس آن آیت الله خامنه ای در مواجهه با پدیدۀ بیکاری که می تواند حقیقتاً منشاء بحران های بزرگ سیاسی و اجتماعی در کشور باشد، کمترین طرح و برنامه ای ندارند. رهبر جمهوری اسلامی در آخرین دیدار خود با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به طور ضمنی اعتراف کرد که بر سر چگونگی جلوگیری از تشدید بحران های اقتصادی و اجتماعی در کشور اختلاف یا در اصل شکافی در درون قدرت اسلامی وجود دارد. او گفت عده ای در کشور خواستار تسلیم در برابر خواسته های آمریکا هستند تا از این طریق بتوان با رفع تحریم های فلج کننده علیه ایران از رویارویی نظام جمهوری اسلامی با اعتراض های دهها میلیون نفر بیکار و گرسنه در دورنمایی نه چندان دور جلوگیری کرد.
علی خامنه ای صریحاً گفت : او نه فقط با چنین تسلیمی مخالف است، بلکه در نتیجه حاضر نیست به مطالبات آمریکا نیز پاسخ رضایت بخش بدهد. معنای سخن رهبر فقط این نبود که او همانند همیشه نسبت به وقوع توافق جامع با آمریکا به منظور رفع تحریم های بین المللی علیه ایران ابراز بدگمانی می کند. معنای دیگر سخن رهبر این بود که از نظر رهبر تسلیم یا در اصل توافق با آمریکا، حتا اگر به رفع تحریم ها منجر شود، نخستین نتیجه اش تهدیدی جدی علیه قدرت تضعیف شدۀ خود اوست. به دیگر سخن، رهبر جمهوری اسلامی میان منافع سیاسی و اقتصادی "نظام"، از یک طرف، و قدرت شخصی خود، از طرف دیگر، نوعی موازنه ایجاد کرده و در این بین عملاً از رقیبان و به تبع کل جامعۀ ایران می خواهد که منفعت و قدرت شخصی او را ارجح بدانند.
با این حال، هفته های آینده نشان خواهد داد که جمهوری اسلامی در آخرین لحظه میان موجودیت خود که در مصالحه با آمریکا ظاهراً تضمین می شود و صیانت از موقعیت و منفعت رهبر کدامیک را برخواهد گزید. عباس عراقچی سرپرست گروه مذاکره کنندگان اتمی ایران گفته است که در فقدان توافق جامع با آمریکا تا نوامبر آینده چنان وضعیت نگران کننده ای به وجود خواهد آمد که او حتا مایل نیست درباره اش فکر کند

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen