16.7.13

آوار اقتصاد ایران روی کابینه بعدی

آوار اقتصاد ایران روی کابینه بعدی
یک دهه پیش هنگامی که هاشمی شاهرودی قوه قضائیه را از محمد یزدی تحویل گرفت، گفت: «یک ویرانه تحویل گرفتهایم که نیاز به بازسازی دارد» و حال نزدیکان حسن روحانی، رئیس جمهور جدید میگویند «یک ویرانه دیگر را تحویل میگیرند.»

پس از آنکه عیسی کلانتری، یکی از مشاوران حسن روحانی وضعیت اقتصاد و به ویژه کشاورزی را بحرانی خواند، اینبار اکبر ترکان دیگر مشاور و همکار او در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: «وضعیت اقتصادی کشور خراب‌تر از تصور قبلی ماست.»
ترکان که نماینده ویژه رئیس جمهور منتخب جمهوری اسلامی ایران برای انتقال قدرت است، در گفتوگو با هفتهنامه آسمان گفته است: « دولت بعدی برای پرداخت یارانههای نقدی پولی ندارد و برای تامین نیازهای اساسی مردم با مشکل روبرو است.»
اما یک کارشناس مسائل اقتصادی ایران میگوید؛ «به کار بردن لفظ ویرانه برای توصیف اقتصاد ایران، اجحاف به ویرانه است چرا که ویرانه قابل بازسازی است اما اقتصادی که دولت بعدی تحویل میگیرد به نظر نمیرسد در کوتاه مدت قابل ساختن باشد.»
کشتی به گل نشسته اقتصاد
یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران در شرایطی تشکیل خواهد شد که برخلاف ادعای دولت دهم، شاخصهای اقتصادی از وضعیت نامساعدی برخوردارند و به گواه کارشناسان، اقتصاد ایران در آستانه یک رکود تورمی قرار گرفته است.
رئیس جمهور منتخب، خود گفته است که نرخ تورم از مرز ۴۲ درصد عبور کرده و نرخ بیکاری در حال افزایش است. به گفته حسن روحانی دولت در هشت سال گذشته به صورت میانگین سالیانه تنها ۱۴ هزار فرصت شغلی ایجاد کرده و موج جدیدی از فارغالتحصیلان بیکار در راهند.
ین در حالی است که احمدی‌نژاد،  رشد اقتصادی کشور در هشت سال گذشته را بی‌سابقه خوانده و گفته است: دولت او به اندازه تمام دولتهای پیش از خود فعالیت کرده و دستاورد داشته است.
بر خلاف ادعاهای او، شاخصهای اقتصادی ایران برای نخستین بار پس از دوران جنگ، دو سال پیاپی است که راه سقوط در پیش گرفتهاند. گزارش نهادهای حکومتی، رشد اقتصادی در دو سال گذشته را منفی نشان میدهند.
همچنین بر اساس گزارش نهادهای بینالمللی،  فضای کسب و کار در ایران به نسبت گذشته شرایط نامساعدتری دارد و سرمایهگذاری داخلی و خارجی در ایران کاهش یافته است. نرخ تورم و نقدینگی رشد افسارگسیخته پیشه کرده و ریال بیش از نیمی از ارزش خود را از دست داده است.
به گفته کارشناسان، اقتصاد ایران در آستانه یک بحران بزرگ قرار دارد. محسن رنانی، پیش از این گفته بود که «اقتصاد ایران در آستانه سقوط به سیاهچال قرار دارد.»
هادی کحال زاده کارشناس مسائل اقتصادی ایران نیز میگوید: « اقتصاد ایران با بحران اقتدار روبرو است. دولت بیاعتبارترین دوران خود در دهههای اخیر را تجربه میکند، از نهاد دولت سلب اعتماد شده و توان سیاستگذاری و اثرگذاری برمتغیرهای کمی اقتصاد را از دست داده است. از طرف دیگر با یک آنارشیسم اقتصادی خطرناک روبرو است که حجم اقتصاد زیرزمینی را بالا برده و هرگاه که حجم اقتصاد زیرزمینی بزرگتر شود، توان مدیریت و برنامه ریزی توسط دولت کاهش مییابد.»
«اقتصاد ایران با بحران اقتدار روبروست. هرگاه  حجم اقتصاد زیرزمینی بزرگتر شود، توان مدیریت و برنامه ریزی توسط دولت کاهش مییابد.»
به گفته او، «ایران هم اکنون با یک ابرتورم روبرو است، رشد اقتصادی کشور منفی شده و نرخ بیکاری بیش از ۲۰ درصد است، نرخ فلاکت به بالاترین میزان خود از دهه ۴۰ تا به حال رسیده و هفت دهک درآمدی جامعه در زیر خط فقر یا آستانه فقر قرار دارند و ۶۲ میلیون نفر از جمعیت کشور در شرایطی واقع شده‌اند که نیازمند خدمات حمایتی هستند.  از سوی دیگر با یک تحریم بینالمللی سنگین روبرو هستیم که پس از تحریم عراق، گسترده‌ترین تحریم به کار گرفته شده در ۱۰۰ سال اخیر است.»
اقتصاد ایران در حالی گرفتار این وضع شده که دولت در ۸ سال گذشته بیش از هزار میلیارد دلار درآمد داشته است.
چه کسی مسئول است؟
مقامهای دولتی هر یک تلاش دارند تا نقش خود در به وجود آوردن این وضعیت را انکار کنند. رئیس دولت مدعی است که اقدامات دولت او قابل مقایسه با هیچ یک از دولتهای پیش از خود نیست و وزرای اقتصادی کابینه نیز خود را مجری سیاستهای کلان حکومت میدانند و انگشت اشاره را به سمت تحریمهای بینالمللی و دشمنی غرب میگیرند. کحالزاده اما معتقد است که «تحریم، سوء مدیریت و فساد منشاء اصلی وضعیت کنونی هستند.»
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز پیش از این اثرگذاری تحریمها در اقتصاد ایران را سی درصد ارزیابی کرده و گفته بود: «بخش زیادی از بحرانها نتیجه سوء مدیریت و بی‌توجهی به دیدگاههای کارشناسی است.»
هادی کحال زاده معتقد است «سوء مدیریت به لحاظ وزنی نقش اصلی در شکلگیری وضعیت موجود را دارد اما نقش تحریمها استراتژیک است. چرا که تحریمهای بینالمللی ساختار اقتصادی ایران را تغییر، مزیت‌ها را کاهش داده و سوء مدیریت را تشدید کرده‌اند.»
او میگوید:« بر اساس نتایج پایش محیط کسب و کار که توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی صورت گرفته، تشکلهای اقتصادی در دو سال و نیم گذشته بیشترین سهم را برای مسائل داخلی مثل بازار پولی، بازار سرمایه و نوسانات نرخ ارز و سیاستگذاریها قائل بودهاند و پس از آن تحریمها قرار دارند.
دولت در هشت سال گذشته بارها بازار ارز و سرمایه را دستکاری کرده و هرگاه که احساس نیاز کرده، به چاپ اسکناس روی آورده است. به گونهای که هم اکنون نقدینگی کشور بیش از ۴۷۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
همچنین سیاستهای وارداتی دولت و عدم حمایت از تولیدکنندگان داخلی و پرداخت سهم آنان از درآمدهای ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی، تولید داخلی را با بحران روبرو کرده است. عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی، پیش از این در گفتوگو با روزنامه قانون از سیاستهای وارداتی دولت انتقاد کرده بود.
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۸۱ درصد درآمدهای نفتی هزینه واردات کالاهای مصرفی شده است. علیرغم هشدارهای متعدد کارشناسان اقتصادی به دولت در سالهای گذشته، دولت نظام بودجه ریزی کشور را به دلخواه خود تغییر داده، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و شورای عالی پول را منحل کرده است.
سیاستهای تنشجویانه دولت در عرصه بینالمللی و افزایش نقش سپاه پاسداران در عرصه اقتصاد، به گونهای که سپاه پاسداران به بزرگترین شریک اقتصادی دولت تبدیل شده، از دیگر عوامل تاثیرگذار بر وضعیت موجود به شمار میآیند.
راه سخت دولت جدید
احمدینژاد و همراهانش تا چند هفته دیگر قوه مجریه را با انبوهی از مطالبات انباشت شده به رئیس جمهور منتخب تحویل خواهند داد تا او میراثدار وضعیتی شود که برخی با دوران پس از جنگ هشت ساله ایران با عراق آن را مقایسه میکنند.
هادی کحال زاده میگوید:« دولت روحانی با اقتصادی روبرو است که تورم و تحریم دو نماد اصلی و بازتاب دهنده وضعیت داخلی و خارجی آن هستند و در این شرایط دولت با انبوهی از انتظار و مطالبات روبرو است.
دولتی که نزدیک به ۷۰۰ میلیارد دلار نفت و میعانات گازی فروخته، به اندازه تمام دولتهای پیش از خود اوراق مشارکت منتشر کرده، ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش اموال دولتی داشته و ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد مالیاتی کسب کرده است؛ حال ۲۰۰ میلیارد دلار بدهی و ۳۰ تا ۴۰ درصد کسری بودجه برای دولت پس از خود به ارث گذاشته است.»
او میافزاید: « دولت جدید در شرایطی شکل میگیرد که پیشبینی میشود بودجه امسال با کسری بودجه ۳۰   تا ۵۰ درصدی روبرو شود. سال گذشته دولت ۶۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته و امسال هم با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، اقبال کمتر نسبت به اوراق مشارکت و کمتر شدن درآمدهای مالیاتی کسری ۸۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی قابل پیشبینی است.. دولت برای بودجه امسال باید یک متمم تدوین کند و همزمان با آن بودجه سال آینده را تدوین کند. در سال گذشته ۷۰ درصد گندم و ۹۰ درصد روغن مورد نیاز از محل واردات تامین شده و کشاورزی به شدت به واردات وابسته شده و اگر دولت نتواند منابعی برای تامین نیازهای اصلی و اساسی مردم اختصاص دهد، دچار بحران عظیمی خواهد شد.»
این کارشناس اقتصادی گروههای ذینفوذ را یکی دیگر از موانع پیشروی دولت روحانی میداند: «از سوی دیگر دولت با افراد و گروههای کم تعداد اما پرنفوذی روبرو است که در بازار پولی، نفت، سرمایه و ارز نقشآفرینی میکنند و اولویت و منافع‌‌شان در تضاد با دولت و مدافع وضع موجود است و در این سالها اقتصاد ایران در یک وضعیت بینظمی بسیار عمیق قرار داده است. این گروهها در بعد سیاسی نیز در برابر دولت مقاومت خواهند کرد و همانند دوره خاتمی همه تلاش خود را برای بیدستاورد نشان دادن دولت به کار خواهند گرفت.»
به گفته کحال زاده «هم اکنون سختافزارهای لازم برای تدوین بودجه و چشمانداز و برنامهدار کردن اقتصاد ایران وجود ندارد. چرا که ما شاهد شکست بزرگی در سریهای زمانی اطلاعات اقتصادی ایران هستیم. در بسیاری از حوزهها یا آمار و اطلاعاتی تولید نشده و یا اگر تولید شده، نادرست است. اقتصاد ایران فاقد چشمانداز و برنامه است و در غیبت آمار امکان شناخت و سیاستگذاری درست وجود ندارد.»
راه حل کدام است؟
آیا دولت میانهرو ایران میتواند همه این بحرانها را پشت سر بگذارد و پاسخی شایسته به مطالبات شهروندان بدهد؟ برای پاسخگویی به مطالبات شهروندان باید چه راهکاری در پیش بگیرد؟ گروههای مخالف دولت که در این سالها فربهتر شدهاند چه رفتاری در برابر دولت پیشه خواهند کرد و دولت میتواند آنها را کنترل کند؟
اینها تنها بخشی از موانع پیشروی دولت جدید ایران پیش از رسیدن به کاخ ریاستجمهوری است. تجربه دولت خاتمی نشان داده است که گروههای فشار و ذینفوذ در ایران هرگاه که منافعشان در خطر قرار بگیرد، کارشکنی و بحرانآفرینی پیشه میکنند.
از سوی دیگر، دولت در عرصه بینالمللی با یک بحران بزرگ روبرو است و چنانچه نتواند تحریمها را کنترل کند و کاهش دهد، همچنان با کسری منابع درآمدی روبرو خواهد بود. در این میان، تصمیم گیرنده نهایی پرونده هستهای،  رهبر جمهوری اسلامی ایران است که چندی پیش از مواضع سعید جلیلی تجلیل کرد.
هادی کحال زاده معتقد است: «انتخابات امسال به عنوان یک شوک مثبت در اقتصاد ایران عمل کرده و امیدواری به حل بحرانها را افزایش داده است. اما دولت آقای روحانی اگر میخواهد مشکل را حل کند باید به کانونهای اصلی ایجاد بحران – تحریم، سوء مدیریت و فساد – بازگردد.»
چنانچه دولت روحانی بتواند رضایت غرب را برای کاهش تحریمها جلب کند، آنگاه میتوان امیدوار بود که بخشی از درآمدهای نفتی بار دیگر به اقتصاد تزریق شود.
او میگوید: نباید فراموش کنیم که روحانی با قدرت و حمایت مردمی کمتری به نسبت خاتمی به قدرت رسیده و در عینحال با مشکلات بیشتری روبرو است. مردم انتظارهای بسیاری دارند و پاسخ دادن به بخشی از انتظارات با توجه به وضعیت موجود دشوار و حتی غیرممکن است.»
این کارشناس اقتصادی بر این باور است که «اولویت اصلی که میتواند به دولت کمک کند، اولویتهای سیاسی است. همینحالا هم از نوع برخورد رقبا و گروههای سیاسی مشخص است که یک کشمکش و فشاری از سوی حاکمیت و گروههای ذینفوذ بر آقای روحانی برای آرایش قوا و موازنه وجود دارد. در چنین شرایطی دولت باید تلاش کند که تندروها را منزوی کند و سهم بیشتری را به راست میانه و سنتی ایران اختصاص دهد تا مقاومتها در برابر او کاهش یابد.»
حل مسئله تحریمها و تلاش برای تنشزدایی از سیاست خارجی از دیگر اولویتهای کاری دولت روحانی به شمار میآید. چنانچه دولت بتواند رضایت غرب را برای کاهش تحریمها جلب کند، آنگاه میتوان امیدوار بود که بخشی از درآمدهای نفتی بار دیگر به اقتصاد تزریق شود.
اما کحال زاده معتقد است که دولت در حل مشکلات مرتبط با سوء مدیریت و فساد اختیارات بیشتری دارد و باید یک کابینه پاکدست، کارشناسی و توسعهگرا شکل بگیرد و از دیدگاههای کارشناسان استفاده کند.
احیای سازمان مدیریت و برنامه و اصلاح و تکمیل اطلاعات اقتصادی از دیگر اقداماتی است که به گفته او دولت باید در دستور کار قرار دهد تا بتواند بی انضباطی به وجود آمده در نهاد دولت را کنترل کند.
اما به اعتقاد او، «پیش از همه اینها دولت جدید باید یک گزارش کامل از وضعیت موجود رائه کند تا مردم بدانند با چه وضعیتی روبرو هستند و ساختن دوباره آن زمانبر است. این مسئله به کاهش انتظارات هم کمک میکند و امکان ارزیابی کارنامه دولت جدید را فراهم می‌سازد.»
حمید مافی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen