18.8.11

ساختار حکومت جهانی حضرت ولیعصر

ساختار حکومت جهانی حضرت ولیعصر(عج) (در روایات(


 

به نام خدا

چکیده
این مقاله به ساختارهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) در روایات می‌پردازد. در ساختار سیاسی، از رهبری حکومت‌ جهانی و شیوه‌های قضایی و اداری بحث شده است. ساختار اردو و قوای نظامی نیز با بیان هسته‌های اصلی نیروهای مسلح، دخالت نیروهای مافوق بشری و سمت‌های فرماندهان پی‌گیری شده است. در ساختار اقتصادی، تسهیلات رونق اقتصادی جهان که با تولیدات فزاینده کشاورزی همراه است و عوامل رکود کشاورزی کنونی علت‌یابی شده و سیاست‌های راه‌بردی حکومت جهانی امام عصر(ع) به شمارش درآمده است.

نویسنده، ساختار فرهنگی حکومت جهانی عصر ظهور را در زمینه تجدید حیات اسلام آموزش قرآن و مبارزه با بدعت‌ها و احیای سنت‌های راستین بررسی کرده است.

بخش پایانی نوشته، ساختار اجتماعی است که عنوان‌هایی چون برقراری امنیت کامل، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین موجودات زنده، همکاری بین نهادهای قدرت و مردم عادی و ارتقای فهم اجتماعی دارد.

مقدمه
باتوجه به ‌‌ابحاثی که صورت گرفته، نظریه پردازی‌های که انجام شده و تحقیقاتی که به ‌عمل آمده است اصل تحقق نظام عدل‌گستر امام عصر(عج) بدون هیچ شبه‌ای واقع خواهد شد؛ آیاتی که راجع به ‌آن تفسیر شده و روایاتی که در خصوص امکان وقوعی آن در منابع فریقین موجود است هرگونه شک و تردیدی را از اذهان می‌زداید و انسان را نسبت به ‌آینده روشن امیدوار می‌سازد.

اکنون وقت آن رسیده است که ساختار حکومت جهانی حضرت مورد کنکاش قرار گیرد و شکل تحقق آن مورد بحث واقع شود و نقطه نظرات موجود پیرامون آن مطرح و دیدگاه‌ها و فرضیات ممتنعان و منکران ارزیابی و نقد گردد تا قوام و پایداری نوید به ‌آیندة روشن تثبیت گردد و با اقتدار هرچه تمام‌تر در سطح بین‌المللی تفهیم و گسترش پیدا کند.

طبیعی است که ساختار حکومت را خود مدعیان فرمان‌روایی تشریح کنند و بهترین گزینه‌ها و نوآوری‌های خود را در قالب پروسه(P(e)rose) تبلیغاتی به ‌مخاطبان خود عرضه دارند (چیزی که در دنیای امروز و حتی گذشته معمول بوده است و در سطح منطقه و جهان بازتاب پیدا کرده است) بنابراین ممکن است انگشت انتقاد به ‌سوی این نوشته نشانه رود که شما چگونه از جانب کسی دیگر اقدام به ‌طرح چگونگی حکومت می‌کنید؟! خود حضرت هنوز ظهور نکرده است و چیزی را که ما در قالب نظریه مطرح کنیم ممکن بی‌مایه و فطیر باشد.

اما در پاسخ آن می‌توان گفت: درست است که ما در عصر غیبت قرار داریم و طرح حکومت امام عصر(عج) را ندیده و نشنیده‌ایم ولی خوش‌بختانه منابع در حدی وافر فراگیر است که اصلاً امکان چنین اشکالاتی را عملاً منتفی می‌سازد.

ما نمی‌خواهیم چارچوبی از پیش تعیین‌شده برای آینده جهان بسازیم، کار ما شناسایی نشانه‌ها و شاخصه‌های موجود در منابع دینی است که در قالب وحی بر پیامبر(ص) نازل شد و توسط شخص حضرت و أئمه(ع) بیان گشته است؛ آن بزرگواران با اشراف کاملی که نسبت به ‌جهان و انسان داشتند بر امت اسلامی بشارت داده‌اند، کار ما یافتن و تکاپو در این حوزه است که آن راهنمایی‌های نورانی را از لابه‌لای منابع‌مان یافته و ساماندهی کنیم.

وقتی ما این راهنمایی‌های برخاسته از نور را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که در لایه‌های آن نظریه‌های بسیار درخشانی راجع به ‌آینده اظهار شده است. باکمک این سخنان گوهربار عاقلانه خواهد بود اگر کسی ماکت(Maket) اصلی حاکمیت آینده را مهندسی (Mohandesi)کند و معمار(Memar) آن را برای جهانیان معرفی نماید. مخصوصاً این که جهان کنونی با تمام پیش‌رفت‌های که کرده است، در یک خلاء معنوی شدید به سر می‌برند. گمشدة خود را جست‌وجو می‌کنند اما هرگز نتوانسته‌اند به ‌آن دست‌رسی داشته باشند.

پس فرضیه تحقیق اثبات ساختار و چگونگی حکومت جهان‌شمول آینده امام عصر(عج) است و معرفی سیاست‌های کلانی که اعمال خواهد شد و جهت رسیدن به ‌پاسخ این سؤال که تصویر کلی ساختار حکومت امام عصر(عج) چیست؟. به ‌تعبیر دیگر طرح حکومتی امام زمان(عج) چگونه است؟! این مقاله تدوین یافته و تلاش شده است که با مراجعه به ‌منابع اصلی و دست اول جواب متناسب با معیار خرد و عقلانیت یافته و در عرصه داوری عمومی قرار دهد تا انشاء الله گامی باشد هرچند اندک در راستای نشر معارف اسلامی.

کلیات مفاهیم
۱٫ مفهوم ساختار
ساختار در لغت به ‌معانی چگونگی ساختمان چیزی، ترتیب اجزا و بخش‌های یک جسم، چیز ساخته شده، ساخت، ساختمان و سازه آمده است.[۱] و در اصطلاح عبارت است از مجموعه عناصر تشکیل‌دهنده یک شیء که گاه در یک اثر هنری تجلی می‌کند مثل ساختار فیلم و داستان، و گاه در روابط و نسبت‌های موجود میان یک مجموعه اقتصادی به ‌کار گرفته می‌شود، و گاه ترتیب و چگونگی اجزا یا چگونگی ساختمان چیزی را با آن توصیف می‌نمایند و می‌گویند: ساختار این دستگاه طوری است که با باطری کار می‌کند.[۲] از آن‌جا که این یک واژة نوظهور در مجموعه لغات فارسی است و در تاریخ کهن ادب فارسی سابقه ندارد، در لسان سیاست و حقوق تعریف دقیق و مفهوم روشن از آن به ‌دست نیامد و تفحص پیرامون آن به ‌نتیجة مطلوب نیانجامید.

اما عجالتاً می‌شود گفت: «منظور از ساختار حکومت مجموعه دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌های است که با ترکیب رفتاری و هم‌آهنگی‌های خویش نماد منسجم یک قدرت حاکمه را به ‌نمایش گذاشته و در جهان خارج ملموس می‌سازد».

۲٫ مفهوم حکومت
حکومت در لغت فرمان‌دادن، دستگاه دولتی که بر یک کشور یا ناحیه فرمان می‌راند، نظام سیاسی و داوری را گویند. اما معنای اصطلاحی این واژه چندان روشن نیست، حقوق‌دانان بیشتر روی مجموعه قوای تأکید دارند که دارای سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت باشد، بر این اساس حکومت و دولت مرادف هم است در حقوق اساسی و علم سیاست تعریف‌های متنوعی از حکومت ارائه شده است و همه تلاش دارند توصیف معقول و نمای جذابی از آن به ‌نمایش بگذارند.

یکی از اساتید فن می‌نویسد: حکومت هم به ‌معنای عمل حکم راندن و هم به ‌معنای نهادهای مجری احکام به ‌کار می‌رود و از این رو نسبت به ‌مفهوم انتزاعی‌تر دولت، مفهوم عینی‌تر است.[۳]

اما آن‌چه اکنون عملی و ملموس است این که حکومت مجموعه از هیئت حاکمه می‌باشد که در یک تقسیم‌بندی کلان و بسیار کلی شامل قوای ثلاثه، یعنی قوای مجریه، قوای مقننه و قوای قضائیه می‌گردد و هر سه عنصر در کنار هم مظهر اقتدار و حاکمیت ملی را در جامعه بروز و نمود می‌دهد.

گفتمان‌های دیگری نیز از نگاه فلاسفه، فقها و اصولیون پیرامون حکومت وجود دارد که در این مختصر نمی‌گنجد. اما مفهوم حقوقی حکومت بیش از این نخواهد بود هر چند که ممکن است تعبیرات بسیار متغیر، پر فراز و نشیب باشد.

۳٫ مفهوم جهان
جهان از نظر لغوی عبارت از کیهان، تمام قسمت‌های کره زمین یا تمام عالم خواهد بود. در فرهنگ عمید تعبیر به ‌گیتی، عالم و دنیا شده است. ولی در اصطلاح رایج کنونی گاهی اسم برای کره زمین است، زمانی برای بخش از آن به ‌کار می‌رود مثل جهام سوم، جهان عرب و گاهی هم برای منطقه و قلم‌رو خاص آن را استعمال می‌نمایند، مانند جهان حیوانات و بالاخره در بعض موارد برای مقطع زمانی چون جهان امروز به ‌این واژه متمسک می‌شوند.

در لسان روایات کلمه «الأرض» به ‌کار رفته. «قال علی(ع): یَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[۴] یعنی پس از ظهور امام عصر(عج) زمین پر از عدل و داد می‌شود، همان‌گونه که پر از جور و ظلم گشته بود. آیا منظور از آن بخشی از زمین است؟ یا تمام عالم می‌باشد؟ آیا در عصر ظهور محدوده مسکونی زمین کوچک می‌گردد یا نه قدرت حاکمه ما فوق تصور ما است؟ در بررسی آتی باید به ‌جواب پرسش‌های فوق نیز برسیم.

۴٫ قراح نظر(دیدگاه خالص)
با توجه به ‌مفردات فوق پیرامون عبارت «ساختار حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)» می‌توان گفت: منظور تبیین شکل و چگونگی حکومتی است که در پایان تاریخ برای بشریت ارزانی می‌گردد. براساس دلالت آشکار آیات قرآنی و احادیث معصومین(ع) چنین حکومتی حتماً خواهد آمد تا انسانیت را به ‌سعادت کامل برساند.

این حکومت واحد عددی نیست، چون وجود دو یا چند حکومت هم‌زمان کاملاً منتفی است، پس می‌شود گفت: واحد نوعی می‌باشد. یعنی یک نوع حکومتی که تا به ‌حال نیامده و کسی نظیر آن را ندیده است. از جمله «یَمْلأُ الأَرْضَ…» می‌فهمیم که این یک نوع حکومت زمینی است و در سراسر کره‌ای زمین تسلط می‌یابد. هیچ جای از زمین باقی نمی‌ماند الا این که نور حکومت در آن‌جا تجلی کند.

همان‌گونه که رسول خدا(ص) فرمود: «وَ یُبَلِّغُهُ شَرْقَ الأَرْضِ وَ غَرْبَهَا حَتَّى لا یَبْقَى سَهْلٌ وَ لا مَوْضِعٌ مِنْ سَهْلٍ وَ لا جَبَلٍ [جَبَلٌ‏] وَطِئَهُ ذُو الْقَرْنَیْنِ إِلا وَطِئَهُ»[۵] در ضمن احتمال این‌که در آن روزگار جمعیت ساکن زمین جمع و فشرده گردند و قسمت‌های دور دست و کرانه‌های آن بدون سکنا باشد بعید می‌نماید؛ بنابراین مفهوم جهان‌شمولی آن این خواهد بود که با وجود پراکندگی جمعیت در اقصی نقاط حکومت فراگیر خواهد بود و از مرکزیت واحد فرمان‌روایی صورت می‌گیرد. با این وصف تصور فدرالی بودن یا ایالاتی یا نوع دیگر حاکمیت نیز غیر علمی و مردود است.

اندیشه حکومت جهانی
تسخیر کلی جهان، تسلط بر منابع طبیعی و انسانی آن، فرمان‌روایی مطلق در کلیت گیتی، پروژه نوظهوری نیست. بشر از روزی که مفهوم قدرت و توسعه را شناخت، اقدام به ‌کشورگشایی کرد. بر اسب چموش قدرت سوار شد، محدودیت‌ها مرزها و موانع طبیعی و فیزیکی را در نوردید، و تا توانیست به ‌پیش تاخت.

در هر عصر و زمانی ما شاهد این تفکر بوده‌ایم و هنوز این اندیشه از مغز بشر خارج نشده است، هر چند که تاکنون این خاست جامه عمل نپوشیده و انتظار نمی‌رود که چنین پنداری به ‌آسانی ممکن گردد. البته اشکال در اصل هدف نیست، بلکه سردمداران فاقد قابلیت هستند، چون ظرفیت بشر کوچک‌تر از بزرگی عالمی است که می‌خواهد بر آن مسلط شود.

بسیاری از کسانی که به ‌محض گشایش دامنه‌ فرمان‌روایی، مبتلا به ‌جنون قدرت شدند، ادعای خدایی کردند و در طغیان شهوت گرفتار شده به ‌استثمار فرمان بران خویش پرداختند و بشریت را به ‌بردگی کشیدند. تاریخ خاطرات تلخ سیطره فرعونیان، نمرودیان و قارون‌ها را از یاد نبرده است. و نیز امپراتور/Empereura بزرگ روم باستان و حاکمیت‌های پس از آن همه شاهد این مدعی است و در عصر نوین تمامیت خواهی استعمار شرق (شوروی سابق) و نظام لیبرالیسمLiberalisme/ حریص غرب به ‌رهبری امریکا که اکنون خود را کدخدای جهان می‌خواند. اما فساد رهبری آن روز بروز بیشتر می‌گردد.

پس علت شکست بشر در اصل طرح و اندیشه نیست، بلکه به ‌خاطر فساد شخصیتی است که دامن‌گیر مدعیان رهبری بین‌المللی می‌گردند. و از این آلودگی رهایی نمی‌یابند. اما رهبری را که دین اسلام برای پایان تاریخ معرفی می‌کند و امت اسلامی به ‌انتظار آن نشسته است، از تمام خصایص فوق بری و پیراسته می‌باشد. او وارث معصومین(ع)، فرزند امام معصوم و پیشوای معصوم است. او منصوب خدا و مأمور الهی می‌باشد. پس از نظر شخصیت کاملاً شناخته شده است. و تردید در صفات ذاتی و بر جستگی‌های روحی و روانی آن وجود ندارد.

او دنیا را برای خود نمی‌خواهد فرق زیاد است بین این که کسی در فکر کام‌جویی باشد با کسی که مصلح است و هدف اصلاحی دارد وجه تمایز حاکمان گذشته با حاکم آینده در همین ویژگی‌ها است. او می‌خواهد دست مردم جهان و ساکنان زمین را بگیرد و آنها را در مسیر نور هدایت کند، تا از غبار ظلمات رها شده به ‌سر چشمه روشنایی برسند. پس در آن حکومت بحث استثمار، استعباد و زراندوزی کاملاً منتفی است.

و حتی او به ‌مردم حریص عاشق زر و ثروت هر مقداری که بخواهند بذل و بخشندگی می‌کند تا جای که خود شرمنده روحیات خویش شده احساس پشیمانی می‌نماید. این روایت را علی بن عیسی إربلی در کشف الغمه، باب شرح سیره و روش احکام امام زمان(عج) از منابع اهل سنت نقل کرده که راوی اصلی آن ابی سعید خدری از رسول خدا(ص) است. حضرت می‌فرماید: در آن روزگار مردم به ‌نعمتی می‌رسند که هرگز قبل از آن نرسیده بودند، مهدی(عج) مال را بین مردم مساوی تقسیم می‌نماید و …«یَتَنَعَّمُ فِیهِ أُمَّتِی نِعْمَةً لَمْ یَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ… یَقْسِمُ الْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا صِحَاحاً قَالَ بِالسَّوِیَّةِ بَیْنَ النَّاسِ»[۶]

وجه تمایز دیگر مصلح جهان با رهبران گذشته در بندگی مطلق الهی است. او حلاوت بندگی و عبودیت خدا را چشیده و خیل عظیم بشریت را در این سمت و سو سوق خواهد داد. خود از همه عابدتر و عارف‌تر بوده و دیگران راز نیایش را از او خواهند آموخت. این خصیصه نیز در رهبران کشورگشای جهانی وجود نداشته، بلکه آنها بشریت را به ‌عبادت خود فرا خوانده‌اند. لذا در اوج قدرت احساس ترس و وحشت داشتند و با همین دهشت سر بر گورستان ابدی گذاشتند.

با این پیش‌فرض به ‌تحلیل ساختار سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حکومت جهانی امام عصر(عج) می‌پردازم.

ساختار سیاسی
الف) رهبری حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)
براساس الگوهای دینی و معیارهای اسلامی ساختار رهبری حکومت حضرت فردی خواهد بود. چون او رهبر از پیش تعیین شده و ذخیره عالم است. خداوند او را به ‌این سمت انتخاب و نصب کرده است. بنابراین منتخب مردم نخواهد بود، ضمن این‌که انتخاب مردمی تحت هر عنوانی فساد خاص خود را دارد، از طرف دیگر تصور وجود شورای رهبری نیز بی‌جا می‌باشد، چون خالق هستی واحد است و شریک ندارد، پس نماینده او نیز باید واحد باشد و بیشتر از یک سبب افساد و اختلاف می‌گردد. از جهت دیگر اعتقاد ما بر این است که در یک عصر دو امام معصوم مانع‌الجمع‌اند، مگر این که یکی از دیگری به ‌طور مطلق پیروی کند. (در روزگار امام حسن و امام حسین(ع) چنین پیش‌آمدی صورت گرفت اما روایات فروانی داریم که دیگر تکرار نخواهد شد). در ضمن اگر بنا باشد که یکی از دو امام بدون هیچ قیدی از دیگری اطاعت کنند، وجود چندین امام معصوم در عصر واحد بر خلاف حکمت خواهد بود و هیچ حسنی نخواهد داشت و کار کاملاً لغوی می‌باشد که صدور آن از حکمت حکیم بعید به ‌نظر می‌رسد.

این رهبر دین جدید نمی‌آورد، چون پیامبر نیست، بلکه دین پدران خود را احیاء و حاکم می‌سازد و آن دین اسلام عزیز است. او بر اساس شریعت اسلام حکم می‌راند و به ‌تمام ابعاد قوانین شرعی جامه عمل می‌پوشاند، سخن بسیار درخشانی از رسول الله(ص) نقل شده که حضرت فرمود: …روش او روش من می‌باشد، او مردم را بر آیین و دین من راهنمایی و آنها را به ‌کتاب پروردگار فرا خواند، کسی که او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و کسی که او را نافرمانی نماید مرا نافرمانی کرده است. «وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِی، یُقِیمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِی وَ شَرِیعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إِلَى کِتَابِ اللَّهِ(عَزَّ وَ جَلَّ) مَنْ أَطَاعَهُ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاهُ عَصَانِی»[۷]

در آن زمان هیچ یکی از مواد قانون شرع مهجور نخواهد ماند، چیزی از اسلام نسخ نمی‌شود، هر چند اصول و فقه اسلامی ممکن است تغییر کند، اما این به ‌مفهوم حذف و یا نادیده گرفتن بعض از مقررات شریعت نیست بلکه شیوه جدید در عرضه محتوای اسلام می‌باشد. ابوبصیر می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: در صاحب این امر سنت‌های از انبیاء وجود دارد …و اما سنتی از محمد(ص) آن است که به ‌هدایت او مهتدی می‌شود و به ‌سیره او حرکت می‌کند. «إِنَّ فِی صَاحِبِ هَذَا الأَمْرِ سُنَناً مِنَ الأَنْبِیَاءِ وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ مُحَمَّدٍ(ص) فَیَهْتَدِی بِهُدَاهُ وَ یَسِیرُ بِسِیرَتِهِ»[۸]

کارشناسان می‌گویند: در زمان حکومت امام مهدی(عج) تمامی قوانین و مقررات بیگانه از اسلام و قرآن الغا و دور ریخته می‌شود و هرگز بدان‌ها عمل نمی‌گردد و به ‌جای آن مقررات درخشان و زندگی‌ساز برخاسته از قرآن و شیوه راستین پیامبر(ص) امور مردم را تدبیر و شئون کشور را تنظیم و در کران تا کران جامعه‌ها همان‌گونه که شایسته و بایسته است پیاده می‌شود.[۹]

ب) شیوه‌های قضایی حضرت مهدی(عج)
داوری و قضاوت آن گرامی در جامعه بسان داوری نیاکان پاک و پاکیزه‌اش عادلانه و انسانی و بر اساس حق و عدالت است و با یک ویژگی از داوری آن عدالت‌پیشگان ممتاز می‌شود و آن خصوصیت این است که آن حضرت در سیستم قضایی خویش بر اساس آگاهی و اطلاعات خویش بر رخ‌دادها و حوادث داوری می‌کند، از این‌رو نه به ‌انتظار گواهی گواهان می‌ماند و نه دلایل و مدارک و شواهدی که ادعا را ثابت کند از کسی می‌طلبد.

روایات زیادی داریم که این روش حضرت را تأیید می‌نماید و تأکید می‌کند که امام زمان(عج) مثل ذوالقرنین (که از صلحاء سلف بود و به ‌دانش خود حکم می‌کرد. یعنی از طرفین دعوا مدارک و شواهد نمی‌خواست) قضاوت خواهد کرد. محمد بن مسعود، از عمرو بن شمر، از جابر بن یزید جعفی، از جابر بن عبد الله انصاری نقل می‌کند که رسول خدا(ص) گفت: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سَیُجْرِی سُنَّتَهُ ‌[ذَا الْقَرْنَیْنِ] فِی الْقَائِمِ مِنْ وُلْدِی»[۱۰] به ‌زودی خداوند تعالی روش ذی‌القرنین را توسط قائمی از فرزندان من اجرا سازد. و نیز داوود(ع) که پیامبر خدا بود مدتی طولانی همین طوری حکومت و داوری می‌کرد‌، حقایق و واقعیات برای او آشکار می‌گشت و بر اساس آگاهی و دانش خویش به ‌امور قضاوت ‌کرده، به ‌گفتار طرفین اختلاف اعتنا نمی‌کرد. عبدالله بن عجلان می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) حَکَمَ بَیْنَ النَّاسِ بِحُکْمِ دَاوُدَ لا یَحْتَاجُ إِلَى بَیِّنَةٍ یُلْهِمُهُ اللَّهُ تَعَالَى فَیَحْکُمُ بِعِلْمِهِ وَ یُخْبِرُ کُلَّ قَوْمٍ بِمَا اسْتَبْطَنُوهُ»[۱۱]

این ویژگی قضاوت امام عصر(عج) با این که از نظر حقوقی پذیرفته شده در جهان معاصر مورد اشکال می‌باشد، و قوانین فعلی دنیا (گذشته از اسلام) تأکید فراوان روی قضاوت بر اساس مدارک و شواهد دارد، ولی وقتی ما اشکالات این روش قضایی را بدانیم به ‌مزیت رفتار قضایی ذخیره عالم پی‌خواهیم برد. اینک به ‌بعض از این اشکلات اشاره می‌شود.

یک: از بین رفتن حق
قضاوت بر اساس ادله و شواهید همیشه مشکلات خاص خود را دارد و دائماً قرین به ‌عدالت صادر نمی‌شود، در این سیستم حقوق فراوان مردم پای‌مال می‌گردد، چون تمام مردم از امکانات مساوی برای احقاق حق خود بهره‌مند نیستند.

دو: عدم امکان اقامه دعوا
ممکن است ستم‌دیدگان هیچ وقت توان اقامه دعوا در دادگاه صالحه را نداشته باشند، و زور گویان همان‌طور که تا به ‌حال زیردستان را تهدید کرده و آنان را از اقامه دعوا و کیفر خواست منصرف ساخته‌اند، در آینده نیز چنین کنند، آنگاه زمین پر از عدل و داد نخواهد شد.

سه: ضرور تجدید شیوه
اگر امام عصر(عج) هم بخواهد بر روش‌های تجربه شده موجود قضاوت نماید، هیچ پدیده شگرف و دل‌گرم‌کننده در حاکمیت او یافت نخواهد شد و حاکمیت مستضعفان محقق نمی‌گردد در حالی‌که یکی از امتیازات آن احقاق حق پا برهنگان است.

سؤال: ممکن در ذهن کسی شبهه شود که پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) نیز دارای دانش لدونی بودند و از عالم واقع خبر داشتند، ولی برای رفع تخاصم از این روش استفاده نمی‌بردند، چرا حضرت مهدی(عج) از کسی طلب دلیل نمی‌کند؟!

کوتاه‌ترین پاسخی که می‌شود به ‌این شبهه داد این است که اولاً رسول خدا وحضرت علی(ع) می‌دانستند که در آغاز راه‌اند، و دین اسلام قرن‌ها پس از آنها در عالم خلقت آیین زندگی انسان‌ها خواهد بود اما بر اساس روایات صریح ظهور حضرت مهدی(عج) دوره پایان تاریخ است و آن حضرت بیش از هفت الی پانزده سال حکومت نخواهد کرد و عمر جهان به ‌آخر می‌رسد.

ثانیاً اگر آن بزرگواران به ‌علم خود عمل می‌کردند این یک سیره قضایی می‌گردید و در آینده قضاتی که از لحاظ فضیلت هرگز به ‌پای آنان نمی‌رسند تمسک به ‌این سیره کرده اقدام به ‌اصدار حکم می‌کردند و این برای قضاوت فاجعه‌آمیز خواهد بود، لذا در حقوق امروز با این که علم قاضی یکی از راه‌های ادله اثبات قتل است[۱۳] اما قانون صراحت دارد که احکام دادگاه‌ها باید مستدل و مستند به ‌مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است[۱۴] و قضات را موظف کرده که مستند حکم خود را در پرونده ذکر نمایند و لازم است که علم قاضی از طریق متعارف قابل اثبات باشد[۱۵].

این قیود جنبه بازدارندگی دارد و از صدور حکم غیر واقع جلوگیری می‌کند و جرئت قضات را در استناد به ‌علم خود اندک می‌سازد. به ‌خاطری که چنین فسادی در امر قضاوت ایجاد نشود پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) به ‌علم خود استناد نمی‌کردند، اما پس از برپایی حکومت قائم(عج) تمام قضات زیر نظر حضرت قضاوت خواهند کرد و پایان عمر آن حضرت ختم زندگی دنیایی است. دیگر جهانی وجود ندارد که در نبود امام معصوم کار قضایی صورت گیرد.

ج. شیوه‌های اداری حضرت مهدی(عج)
اول. سیستم تمرکز قوا
ما دو نمونه از مدیریت معصوم را در تاریخ حیات اسلام داریم، این دو مدل اداری نمونه‌های بسیار گویای خواهد بود برای اداره جهان آینده. در این دو مدل پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین(ع) در رأس قدرت بودند، تفکیک قوا در عصر آنها صورت نگرفته است، پس سمت‌های اجرایی، قضایی و تشریعی مقررات اسلام در انحصار آن بزرگواران بود.

در آینده نیز وضع تغییر نخواهد کرد و شخص امام عصر(عج) در رأس حاکمیت قرار خواهد داشت و نظام تمرکز قوا حاکم می‌گردد. تفکیک قوا (که اکنون ترویج شده) اگر ادامه یابد، در عصر ظهور منسوخ و متروک می‌گردد، اما نصب ولات و ارسال نمایندگان در سایر بلاد هم در دوره اولیه اسلام وجود داشت و پیامبر(ص) بارها افراد مورد اعتماد خود را در اطراف و اکناف کشور اسلامی ارسال می‌کرد و مسئولیت‌های را به ‌عهده آنها می‌گذاشت و هم در زمان حکومت امام زمان(عج) وجود خواهد داشت و حضرت افراد مورد وثوق خویش را در نقاط دور دست می‌فرستد و بر آنان نظارت کامل می‌نمایند. همان‌گونه که حضرت امیر(ع) در دوره کوتاه حکومت خود چنین می‌کرد و ولات مختلف را شدیداً محکوم و توبیخ می‌نمود که برخورد آن بزرگوار با عثمان بن حنیف نمونه بسیار گویای این ادعا می‌باشد.[۱۶]

دوم. انتصاب نمایندگانی در سایر بلاد
شکل کار اداری و فرمول نظارتی امام عصر(عج) نیز در روایات ذکر شده است. محمد بن جعفر۸ می‌گوید: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِی أَقَالِیمِ الأَرْضِ فِی کُلِّ إِقْلِیمٍ رَجُلاً یَقُولُ عَهْدُکَ فِی کَفِّکَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَیْکَ مَا لا تَفْهَمُهُ وَ لا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِیهِ فَانْظُرْ إِلَى کَفِّکَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِیهَا»[۱۷] هنگامی‌که قائم قیام کند به ‌هر منطقه و شهری فرستاده‌ای آگاه، کارا و پروا پیشه گسیل می‌دارد و به او می‌گوید: برنامه کار تو در کف دست تو است از این‌رو هرگاه کاری برایت پیش آمد که راه حل آن را نفهمیدی و داوری در آن را نشناختی به ‌کف دستت نگاه کن، آن‌چه در آن یافتی عمل نما.

تقریب ذهنی این روش با وجود ابزارهای اختراع شده عصر حاضر (که عنوان عصر انفجار اطلاعات را با خود یدک می‌کشد) کار چندان دشواری نیست، ممکن در آینده بر اثر رشد فزاینده علوم ارتباطات امکانات بسیار سهل‌الوصول‌تر از امروز وارد سیستم اداری جامعه شود، اما تا رسیدن با آن دوره می‌گویم: از یک طرف امام عصر(عج) دارای دانش غیر طبیعی است، یعنی ایشان رفتار دیگران را می‌بیند و بر اساس روایت فوق برایش الهام می‌گردد، از جانب دیگر اصرار بر نظارت دقیق هم دارد، پس اگر خطایی از طرف نمایندگان ایشان صورت گیرد بدون گزارش کسی حضرت مطلع می‌شود، که با وجود این امکانات تخلف از دستور شریعت برای ولات ناممکن خواهد شد و از آن‌جا که شرح وظایف شان هر روز به ‌دست‌شان می‌رسد، دیگر جای تردید ندارد که یک مدیریت کاملاً بی‌نقص به ‌اجرای گذارده شود و مدیران فقط بر اساس شرح‌العمل کارشان را انجام می‌دهند. شبیه ماشین آلاتی که به سیستم رایانه مجهز هستند، زمانی که نقصی در سیستم پیش نیاید از دستور سرپیچی نمی‌شود.

تفاوت عمده در این است که عیب ماشین آلات توسط مهندسین بر طرف می‌شود، اما ولات متخلف شدیداً توبیخ و مجازات خواهند شد و با یک سر پیچی رسوایی جهانی را برای خود به ‌بار خواهند آورد. بنابراین اجتهاد و تفقه از بین می‌رود و کسی حق برداشت شخصی از مقررات اسلامی را نخواهند داشت و این موجب وحدت رویه در جمیع شؤنات اداری خواهد شد.

ساختار اردو و قوای نظامی امام عصر(عج)
یکم. نیروهای مسلح
در روایات ما آمده است که هنگام ظهور ۳۱۳ نفر از اطراف و اکناف جهان در مکه یا مسجد سهله کوفه جمع شده دور حضرت مهدی(عج) حلقه خواهند زد.[۱۸] امام باقر(ع) فرمود: اصحاب حضرت ۳۱۳ نفر از مردان عجم‌اند و با اسم خود و پدران خود شناخته شده اند. «أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلاثُمِائَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً أَوْلادُ الْعَجَمِ بَعْضُهُمْ یُحْمَلُ فِی السَّحَابِ نَهَاراً یُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ نَسَبِهِ وَ حِلْیَتِهِ وَ بَعْضُهُمْ نَائِمٌ عَلَى فِرَاشِهِ فَیُرَى فِی مَکَّةَ عَلَى غَیْرِ مِیعَادٍ»[۱۹] از آن‌جا که حرکت اصلاحی و دعوت به ‌سوی خدا توسط امام عصر(عج) آغاز می‌گردد، این افراد هسته اولیه ارتش امام را تشکیل می‌دهند، اما پس از آن که جهاد شروع شد اصلاح‌طلبان و خیراندیشان دیگر به این جمع خواهند پیوست که در واقع شکل مردمی دارد. مستضعفان جهان که در انتظار چنین لحظه نشسته‌اند خیلی زود منجی خویش را شناخته به ‌دعوت او لبیک می‌گویند و هر روز به ‌تعداد این ارتش اضافه می‌شود تا بالاخره یک جیش بزرگ را ایجاد می‌کنند.

براین اساس امام از قبل دارای ارتش کلاسیک نخواهد بود. قبل از ظهور در هیچ گوشه از عالم هستی مشغول آموزش و تعلیمات نظامی نیست. کارخانجات ساخت جنگ‌افزار ندارد. به ‌توپ، تانک و امکانات هوابرد نیاز نخواهد داشت و بسان جهان‌گشایانی که تا به حال سراغ داریم شبیه نخواهد بود. لذا حرکت اصلاحی امام ابتدایی و معمولی می‌باشد، آنانی که به او می‌پیوندد از ترس جان یا به ‌طمع نان دنباله‌رو او نمی‌باشند، بلکه هدایت یافتگانی‌اند که در جست‌وجوی رستگاری بودند و نور هدایت را در چهره مهدی نظاره کرده‌اند و با احساس رستگاری راه امام را در پیش خواهند گرفت. ضمناً این لشکر مردم نهاد اختصاص به ‌قوم، زبان و نژاد خاصی ندارند، هر کس که دعوت امام را لبیک گویند این قابلیت را می‌یابند که در رکاب او باشند.

دوم: دخالت نیروهای مافوق بشری
در بحارالأنوار آمده که خداوند چهارصدهزار ملائکه را در اختیار امام حسین(ع) قرار داد تا در پیکار با دشمنان خود از آن استفاده کند و پیروز شود. و حضرت را بین پیروزی بر دشمن و ملاقات رسول خدا مختار گذاشت، امام حسین(ع) دیدن رسول خدا را انتخاب کرد پس خداوند فرشتگان را امر کرد که نزد قبر امام حسین(ع) منتظر بمانند تا امام زمان(عج) بپا خیزد و در رکاب حضرت قرار گیرند. قبلاً این فرشتگان در خدمت سایر انبیاء نیز قرار گرفته بودند از جمله در جنگ بدر که موجب پیروزی مسلمانان بر دشمنان خود گردیدند. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): فَإِذَا نَشَرَ رَایَةَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) انْحَطَّ عَلَیْهِ ثَلاثَةَ عَشَرَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ مَلَکاً کُلُّهُمْ یَنْتَظِرُونَ الْقَائِمَ(عج) وَ هُمُ الَّذِینَ کَانُوا ثَلاثُمِائَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ مَلَکاً یَوْمَ بَدْرٍ وَ أَرْبَعَةُ آلافِ مَلَکٍ الَّذِینَ هَبَطُوا یُرِیدُونَ الْقِتَالَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ»[۲۰]

همین‌طور از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: نهمین از خاندان من قائم است و مهدی امت من می‌باشد، و او در اندام و گفتار شبیه‌ترین مردم به ‌من است، البته بعد از غیبت طولانی ظاهر خواهد شد و دین خدا را آشکار خواهد کرد، باکمک الله تأیید و حمایت و به ‌وسیله فرشتگان الهی یاری خواهد گردید. «التَّاسِعُ مِنْهُمْ قَائِمُ أَهْلِ بَیْتِی وَ مَهْدِیُّ أُمَّتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی فِی شَمَائِلِهِ وَ أَقْوَالِهِ وَ أَفْعَالِهِ لَیَظْهَرُ بَعْدَ غَیْبَةٍ طَوِیلَةٍ وَ حَیْرَةٍ مُضِلَّةٍ فَیُعْلِی أَمْرَ اللَّهِ وَ یُظْهِرُ دِیْنَ اللَّهِ وَ یُؤَیَّدُ بِنَصْرِ اللَّهِ وَ یُنْصَرُ بِمَلائِکَةِ اللَّهِ».[۲۱]

براین اساس ممکن است بخش از ارتش امام را ملائکه تشکیل دهند، البته این یک معجزه خواهد بود و هیچ بعدی هم ندارد که خداوند برای یاری دین خود تعداد از فرشتگان را مأمور جنگ با دشمنان غیر قابل هدایت خود نمایند، کما این که در تاریخ سابقه دارد و امداد غیبی در برهه‌های مختلف به ‌اثبات رسیده است، مخصوصاً در جنگ بدر و محاصره طائف خداوند به ‌کمک فرشتگان جان و سپاه پیامبر(ص) خود را از مهلکه رهانید.

اما به ‌صراحت می‌شود اذعان کرد که حضور آنها دائمی نیست. آنها در مقطع خاصی مأمور می‌شوند تا به ‌مسئولیت خود جامه عمل بپوشانند، اما برای مدت مدید در خدمت امام نخواهند بود و روایات موجود در منابع اسلامی نیز بر حضور همیشگی آنها دلالت ندارد، در نتیجه امنیت پایدار و پاس‌داری از دست‌آوردهای انقلاب به ‌مجاهدان مسلمان واگذار می‌گردد. پس بعد از پیروزی کامل بر جهان هستی ممکن امام اقدام به ‌یک سری اصلاحات کرده و ارتش را ساماندهی نمایند.

سوم. رسته‌ها و سمت‌های فرماندهان
طبق الگوی که در تاریخ اسلام به ‌ثبت رسیده در زمان پیامبر و امام علی(ع) ولات بلاد اسلامی نقش فرماندهی نظامی را هم ایفا می‌کردند و در رزمایش‌های ایجاد شده اقدام به ‌جمع‌آوری افراد کرده و سرپرستی آنها را عهده‌دار می‌شدند. و نیز بخش از دفاعیات به ‌آنها واگذار می‌شد. در آینده هم احتمال قوی وجود دارد که حضرت ولی‌عصر(عج) تمام افراد ۳۱۳ نفر یاران خود را در سراسر جهان مسئولیت بدهند و آنها در نقش ولات و فرماندهان ارتش بزرگ اسلامی نقش‌آفرینی نمایند. البته در روایت عام‌تر از این آمده. امام صادق(ع) می‌فرماید: در دولت مهدی(عج) پیروان ما رکن اساسی زمین و حکام آن هستند. «یَکُونُ شِیعَتُنَا فِی دَوْلَةِ الْقَائِمِ(عج) سَنَامَ الأرْضِ وَ حُکَّامَهَا»[۲۲] و این می‌رساند که اخلاص و اطاعت از رهبری قیام اثر بیشتر از صرف جهاد دارد.

در نتیجه می‌شود گفت: ساختار نظامی آینده جهان ساده است، چون که بخش از مردم قبل از عصر ظهور بر اثر عوامل چون فقر، جنگ، مریضی و حوادث دیگر از بین می‌روند، بخش دیگر بر اثر مخالفت و شیطان فریبی راه هدایت را گم کرده در مقام مخالفت با دولت کریمه کشته می‌شوند، اما آن مقداری که باقی می‌مانند همه افراد فهمیده، عارف به ‌حق، خدا پرست و تسلیم محض فرمان رهبری مهدی‌اند، پس با این وصف نیازی به ‌تشکیل یک اردوی بزرگ نخواهد بود تا امام وقت و سرمایه هنگفتی را در جهت آن مصرف کند. مردم زندگی عادی خود را دارند در موقع ضرورت بایک ندا جمع شده تحت رأیت حق آماده جان‌نثاری می‌شوند.

علاوه بر این که یک ارتش کلاسیک زمانی ضرورت دارد که کشور در معرض تهدید و تجاوز قرار گیرد و نیروهای خارجی پشت مرز قصد تسخیر مملکت را دشته باشند، در حالی‌که ما با ادله کافی ثابت کردیم که در آخرالزمان غیر از دولت کریمه اهل‌البیت حکومتی در روی زمین باقی نمی‌ماند، پس دولت صاحب الزمان(عج) رقیب خارجی ندارد که احتیاج به ‌نیروی واکنش سریع باشد و از جانب اتباع خویش هم اخافه‌ای ندارد. چون خدمات دولت و رفاهی که ایجاد خواهد کرد موجب می‌شود که مردم در اندیشه زوال حکومت برنیایند و همه در سایه سار دولت ایده‌آل سپاس‌گزار نعمت خداوند باشند بنابراین ضرورت تأسیس قوای حربی به ‌طور کامل منتفی می‌باشد.

ساختار اقتصادی
اقتصاد یکی از گره‌های کور جهان خلقت است، از آغاز دنیا تا کنون این مشکل و جود داشته و خواهد داشت. دلیل آن عبارت از محدودیت‌های طبیعی، فیزیکی و تصنعی می‌باشد. از لحاظ طبیعی، قسمت اعظم جهان با کمبود باران مواجه است، زمین‌های هموار قابل کشت زیر آفتاب سوزان حسرت یک جرعه آب را در دل دارد، منابع آبی و چشمه‌ساران حیات‌بخش نیز محدود است و در حد سقایت خشکی زمین نمی‌باشد.

کشت دیمه در بخش بزرگ جهان عملاً ناممکن شده، باغات طبیعی به ‌طور کلی رو به ‌فنا است، منابع زیر زمین هزینه و امکانات هنگفتی می‌طلبد که بسیاری از کشورهای جهان قادر به ‌استفاده از آن نیستند. جمعیت جهان نیز رو به ‌فزونی هستند، دست‌یابی بشر به ‌امکانات درمانی و بهداشتی پیامد طول عمر را درپی داشته است. انسان‌ها نیز ذاتاً حریص و پر توقع‌اند، ولع و زیاده‌طلبی آن موجب شده که هیچ‌وقت به ‌سهم خودش قناعت نکنند.

مجموعه این عوامل سبب می‌شود که کمبود شدید منابع خود نمایی کند و دامنه فقر رو به ‌گسترش نهد. مرزهای تصنعی، اعمال حاکمت‌های محلی، محدویت‌های منطقه‌ای نزاع‌ها نیز مزید بر علت شده راه شکوفایی را بر فرا روی بشر مسدود ساخته است. اما در عصر ظهور قضیه برعکس خواهد بود، عوامل رشد اقتصادی و بالندگی طبیعت از جمیع جهات آماده می‌باشد که اینک به قسمت‌های از آن اشاره می‌گردد.

الف) ساماندهی سازمان اقتصادی جهان
بر اساس دلالت روایات موجود در منابع حدیثی، دلایل رشد و رونق اقتصادی جهان در عصر ظهور موارد ذیل خواهد بود.

باریدن باران بابرکت.
در کتاب روضة الواعظین از جمله علامات ظهور نوشته است که پیشاپیش قیام بیست و چهار ساعت باران مداوم می‌بارد، پس زمین به وسیله آن آباد می‌گردد، و برکات آن شناخته می‌شود. «ثُمَّ یُخْتَمُ ذَلِکَ بِأَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ مَطْرَةً یَتَّصِلُ فَتَحْیَا بِهِ الأَرْضُ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ تُعْرَفُ بَرَکَاتُهَا»‏[۲۳] شیخ طوسی در کتاب غیبتش از سعید بن جبیر نقل می‌کند که در سالی که حضرت مهدی(عج) قیام می‌کنند بیست و چهار ساعت باران می‌بارد و آثار و برکات آن دیده می‌شود. «السَّنَةُ الَّتِی یَقُومُ فِیهَا الْمَهْدِیُّ تَمْطُرُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ مَطْرَةً یُرَى أَثَرُهَا وَ بَرَکَتُهَا»[۲۴]

باروری طبیعی زمین
پیامبر اسلام(ص) فرمود: امتم در روزگار ظهور مهدی از نعمت‌های بهره‌ور می‌گردند که همانندش سابقه ندارد و شامل نیکوکار و فاجر می‌شود، زمین تمامی گیاهان و گل‌ها و درختان خویش را برای آنان می‌رویاند. «یَتَنَعَّمُ أُمَّتِی فِی زَمَنِ الْمَهْدِیِّ نِعْمَةً لَمْ یَتَنَعَّمُوا قَبْلَهَا قَطُّ یُرْسِلُ السَّمَاءَ عَلَیْهِمْ مِدْرَاراً وَ لا تَدَعُ الأَرْضُ شَیْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلا أَخْرَجَتْهُ» ابی سعید الخدری می‌گوید: حضرت فرمود: زمین گیاهان خود را بیرون می‌دهد «وَ تُخْرِجُ الأَرْضُ نَبَاتَهَا»[۲۵] در کتاب عقد الدرر آمده که رسول خد(ص) فرمود: خداوند ابر باران زا نازل می‌کند، زمین گیاهان خود را بیرون می‌دهد، اموال به تساوی تقسیم می‌شود و دام زیاد می‌گردد. و فرمود: خداوند برکت را از آسمان نازل می‌کند، و زمین برکت خود را بیرون می‌دهد.[۲۶]

رونق کشت دیمه
با باریدن مداوم باران و فراوانی آب رطوبت زمین افزایش می‌یابد، تپه‌های ماهور و دامنه‌ها سبز و خرم می‌شود، مردم در آن روزگار هر دانه زراعی را که بر زمین بکارند چندین برابر برداشت خواهند نمود. یعنی هیچ محدودیتی برای کاشت و برداشت وجود ندارد. حذیفه از رسول خدا(ص) روایت می‌کند که حضرت فرمود: در آن روزگار نهرهای ممتد و چشمه‌ها فراوان خواهد شد، و زمین دو چندان خوردنی‌هایش را می‌رویاند. «وَ تُمَدُّ الأَنْهَارُ وَ تَفِیضُ الْعُیُونُ وَ تُنْبِتُ الأَرْضُ ضِعْفَ أُکُلِهَا»[۲۷] و نیز در کتاب خصال از وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که هنگامی‌که قائم ما قیام کند آسمان باران رحمت خویش را فرو می‌بارد، زمین روئیدنی‌های خود را می‌رویاند، تا جای‌که زنی از عراق تا شام راه می‌رود و پای خود را جز بر گل و گیاه نمی‌گذارد. «وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لأَخْرَجَتِ الأَرْضُ نَبَاتَهَا حَتَّى تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَیْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیْهَا إِلا عَلَى النَّبَاتِ»[۲۸] و در روایت ابی سعید خدری تعبیر به «الغیث» دارد که منظور روئیدن گیاهانی است که با آب باران می‌روید. بنابراین اشاره صریحی به کشت دیم خواهد بود.

مهار و رام شدن کامل زمین
پیامبر(ص) فرمود: در آن روزگار خداوند از آسمان برکت نازل می‌کند و زمین تمام خیرات خود را بیرون می‌دهد «وَ یُنَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُخْرِجُ الأَرْضُ بَرَکَتَهَا» محمد بن زیاد ازدی می‌گوید: امام کاظم(ع) فرمود: خداوند برای او هر امر سختی را آسان و هر امر دشواری را هموار سازد و گنج‌های زمین را برایش آشکار و هر بعیدی را برای وی قریب گرداند. «یُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ کُلَّ عَسِیرٍ وَ یُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ وَ یُظْهِرُ لَهُ کُنُوزَ الأَرْضِ وَ یُقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعِیدٍ»[۲۹]

استخراج آسان معادن و ذخایر زیر زمین
ابن عباس می‌گوید: پیامبر فرمود: درشب معراج پروردگارم گفت: با قائم شما بلاد من آباد می‌گردد، با اراده من ذخایر و معادن زمین برای او آشکار می‌شود. «یَا مُحَمَّدُ …وَ بِالْقَائِمِ مِنْکُمْ أُحْیِی بِلادِی وَ لَهُ أُظْهِرُ الْکُنُوزَ وَ الذَّخَائِرَ بِمَشِیَّتِی»[۳۰] محمد بن مسلم می‌گوید: امام باقر(ع) فرمود: «وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ».[۳۱]

ابی سعید خدری می‌گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: زمین برای او پاره‌های جگر خود را بیرون می‌دهد. «وَ یُخْرِجُ لَهُ الأَرْضُ أَفْلاذَ کَبِدِهَا»[۳۲] و نیز از وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که فرمود: زمین میوه‌های دلش (طلا، نقره و معادنش) را برای او خارج خواهد ساخت و کلیدهایش را تسلیم وی خواهد نمود. «وَ تُخْرِجُ لَهُ الأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا»[۳۳]

خرمی و سر سبزی طبیعی زمین
هم‌چنین ‏پوشیده شدن طبیعت خشک از جنگلات مثمر و بیابان‌زدایی طبیعی که بر اثر بارش مداوم انجام خواهد شد از دیگر مواهب الهی است. زید بن وهب جهنی از امام حسن مجتبی(ع) و ایشان از پدر خود نقل می‌فرماید: که زمین تمام گیاهان خود را می‌رویاند، از آسمان باران بابرکت می‌بارد و ذخایر زمین برای او اشکار می‌گردد. «وَ تُخْرِجُ الأَرْضُ نَبْتَهَا وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ بَرَکَتَهَا وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ»[۳۴]

ب) علت رکود کشاورزی کنونی
رکود کشاورزی در تمام ادوار تاریخ دلایل فراوانی دارد که بر شمردن همه آن ممکن نیست اما دو علت عمده در آن بیش از عوامل دیگر تأثیرگذار می‌باشد. اولی: علت طبیعی است. که شامل کم‌بود آب، عدم توانایی مردم بر حفر قنوات، فقدان امکانات لازم برای احیاء اراضی موات و دور بودن دشت‌های مستعد از ساحل می‌گردد. باران‌های موسومی که موجب ایجاد سیلاب است فرسایش زمین را در پی دارد و استفاده بیش از ظرفیت مراتع نیز می‌تواند زمینه‌های تخریب طبیعت را موجب گردد. دومی: علت سیاسی است. حکومت‌ها نمی‌گذارند گروه از مردم بروند دشتی را احیاء کنند، یا اقدام به حفر قنات یا چاه عمیق نمایند، یا اهالی نزدیک یک بیان که خود قدرت احیاء را ندارند دیگران را هم نمی‌گذارند اقدام به بیابان‌زدایی نمایند. چون وجود آنها را در کنار خود در تضاد منافع خویش می‌دانند.

اما در زمان برپایی حکومت عدل‌گستر جهان این موانع مرتفع می‌گردد. مردم مالک زحمات و دست‌رنج خود هستند. هر کس در هر جای زمین فعالیت احیائی کند، کسی حق ممانعت ندارد. این چیزی است که در شریعت اسلام هم رسمیت دارد. امام صادق(ع) از زبان مبارک رسول خدا(ص) نقل می‌کند که حضرت فرمود: هرکس درختی را غرس کند یا نهری را پیش از دیگران حفر نماید یا زمینی مرده‌ای را زنده سازد از آن او است. این حکم خدا و رسول او می‌باشد. «مَنْ غَرَسَ شَجَراً أَوْ حَفَرَ وَادِیاً بَدِیّاً لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَیْهِ أَحَدٌ وَ أَحْیَا أَرْضاً مَیْتَةً فَهِیَ لَهُ قَضَاءً مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ(ص) [۳۵] اگر این فرهنگ در میان جوامع انسانی عمق پیدا می‌کرد کمترین مشکلات سر راه آنان بروز نمی‌کرد. و ناهنجاری‌های چون فقر، بی‌کاری، فاصله طبقاتی و استثمار انسانیت پدیدار نمی‌گردید.

به‌نوشته یکی از کارشناسان مسائل اسلامی: در برخی از کشورها و در قلم‌رو برخی دولت‌ها به فرد تنها هنگامی اجازه کار داده می‌شود که از نظر نژاد و ملیت با آنان هم‌آهنگ باشد چنان‌که گویی فردی که از نظر نژاد و ملیت از آنان نیست، نه انسان است و نه از حق کار، حیات و معیشت برخوردار است.[۳۶] متأسفانه این تبعیض اکنون در سراسر دنیا وجود دارد و حتی شامل کشورهای اسلامی هم گردیده و آنان امروز بیش از دیگران روی مسائل قومی و ملیتی تأکید دارند.

اما در عصر ظهور آزادی در کار، مسافرت، تجارت، نوآوری، ابداع و امکانات به همه مردم ارزانی می‌گردد و میدان کار و تلاش و ابتکار برای همه استعدادها فراهم می‌شود. مالیات‌ها الغاء می‌گردد و ملاک‌ها معیارها و مقررات تبعیض‌نژادی به کلی باطل اعلام می‌شود.[۳۷] و به این ترتیب نیک دولت قدسی امام زمان موجب شادی و طراوت زندگی گردیده جان و روح انسانیت را شاداب می‌سازد. دیگر کسی شاهد ناتوانی در تولیدات کشاورز نخواهد بود.

ج. اتخاذ تدابیر راهبردی اقتصادی
۱٫ بخشش در حد بی‌نیازی
وقتی مشکل انسان فقر، ثروت‌اندوزی، تحصیل اموال، رسیدن به رفاه، بهره‌مندی از مظاهر نعمت‌های دنیایی و برخورداری از امکانات مادی است، پس باید برایش داد تا آرام گیرد و چشم طمع او اشباع شود. و چون تا به حال کسی به این علایق بشر توجه نکرده نزاع وجود داشته و دارد. اما در عصر ظهور تمام آمال انسان برآورده می‌گردد تا جای که خود از داشتن اموال دنیا احساس بی‌زاری می‌نماید.

در الغیبه نعمانی آمده که امام باقر(ع) فرمود: گویا می‌بینم که این دین شما در خون خود دست و پا می‌زند و هیچ‌کسی نتواند به شما بازگرداند مگر مردی از اهل‌بیت که هر سال دو بار بر شما بخشش خواهد کرد و هر ماه دو نوع روزی به شما خواهد داد. «کَأَنَّنِی بِدِینِکُمْ هَذَا لا یَزَالُ مُوَلِّیاً یَفْحَصُ بِدَمِهِ ثُمَّ لا یَرُدُّهُ عَلَیْکُمْ إِلا رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ فَیُعْطِیکُمْ فِی السَّنَةِ عَطَاءَیْنِ وَ یَرْزُقُکُمْ فِی الشَّهْرِ رِزْقَیْنِ»[۳۸] این عمل سبب می‌گردد مردم دیگر مجبور نباشند برای سیر کردن فرزندان خود به انواع تخلفات و ارتکاب جرایم فکر کنند و راه‌های تحصیل اموال نامشروع را تکاپو نمایند.

۲٫ تقسیم عادلانه اموال
بی‌عدالتی در تمام شؤنات زندگی انسان حاکم است، غصب، زورگویی، سودجویی و طمع روزگار انسان را تباه کرده است. تا به این هنجارهای اجتماعی توجه نشود اصطکاک همیشه خواهد بود. در دولت کریمه آخرالزمان تلاش خواهد شد که این هنجارها از بین برود و رفتارها اصلاح شود، و الگوهای زندگی عوض گردد. برای عملی شدن اهداف دولت حضرت سعی می‌کند عدالت را در تمام اقشار جامعه حاکم سازد. مخصوصاً در مسائل مادی و دنیایی که بی‌عدالتی موجب پیدایش تمام مشکلات اساسی گردیده است.

ابی سعید خدری از زبان پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کند که حضرت فرمود: بشارت می‌دهم شما را به مهدی، وقتی برگزیده می‌شود که مردم در نهایت اختلاف و تزلزل قرار خواهند داشت، پس او زمین را از عدل و برابری پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و ستم‌کاری لبریز گردید است، او موجب رضایت ساکنان آسمان و زمین می‌گردد، اموال دنیار را بین مردم به طور صحیح تقسیم خواهد کرد. مردی پرسید: به ‌طور صحیح چیست؟ فرمود: یعنی مساوی بین مردم. «أُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِیِّ یُبْعَثُ فِی أُمَّتِی عَلَى اخْتِلافٍ مِنِ النَّاسِ وَ زَلازِلَ فَیَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً یَرْضَى عَنْهُ سَاکِنُ السَّمَاءِ وَ سَاکِنُ الأَرْضِ یَقْسِمُ الْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ مَا صِحَاحاً قَالَ السَّوِیَّةُ بَیْنَ النَّاسِ».[۳۹] امام باقر(ع) فرمود: وقتی قائم ما قیام کند بین مردم به تساوی رفتار خواهد کرد و عدالت را در میان خلایق بر قرار خواهد نمود که شامل نیکوکار و فاجر می‌گردد. «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا فَإِنَّهُ یَقْسِمُ بِالسَّوِیَّةِ وَ یَعْدِلُ فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِر»[۴۰]

۳٫ پرداخت‌های فوق‌العاده
در علل شرایع از امام باقر(ع) روایت شده که حضرت فرمود: تمام اموال دنیا از ظاهر و باطن زمین نه‌نزد آن حضرت جمع می‌گردد، و به مردم گفته می‌شود: بیایید این چیزی که شما به خاطر آن خویشاوندان‌تان را کشتید و خون‌های به ناحق ریختید و در راه تحصیل آن مرتکب حرام شدید هر مقدار که می‌خواهید بردارید. آن‌قدر به آنها می‌دهد که تا به حال کسی نداده است. «تُجْمَعُ إِلَیْهِ أَمْوَالُ الدُّنْیَا کُلُّهَا مَا فِی بَطْنِ الأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَیَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَى مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الأَرْحَامَ وَ سَفَکْتُمْ فِیهِ الدِّمَاءَ وَ رَکِبْتُمْ فِیهِ مَحَارِمَ اللَّهِ. فَیُعْطِی شَیْئاً لَمْ یُعْطِ أَحَدٌ کَانَ قَبْلَهُ»[۴۱] در کشف‌الغمه از طریق اهل‌سنت آمده که رسول خدا(ص) فرمود: «یَکُونُ عِنْدَ انْقِطَاعٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُهُورٍ مِنَ الْفِتَنِ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ الْمَهْدِیُّ یَکُونُ عَطَاؤُهُ هَنِیئاً»[۴۲] هنگام خدائی‌های زمانه و آشکار شدن فتنه‌ها و آشوب‌ها مردی خواهد آمد که معروف به مهدی می‌باشد بخشش‌هایش گوارا است. صاحب مکیال المکارم در تفسیر این گوارایی فرموده: چون مؤمنین قبل از ظهور در مشقت زیسته‌اند و به انواع گرفتاری‌ها و مصائب مواجه شده‌اند حالا که به راحتی رسیده گوارا است.[۴۳]

۴٫ احساس بی‌نیازی در مردم
یکی از خصیصه‌های روحی و روانی انسان حرص و طمع فراوان است، هنوز باور انسان نشده که ممکن است روزی بشر به غنای مادی برسد، تصور آن خیلی مشکل می‌باشد و بعد ذهنی زیاد دارد، اما با تسهلاتی که در دولت صاحب‌ الامر(عج) اندیشیده شده و عینیت خواهد یافت، این احتمال صورت واقعی به خود خواهد گرفت و مردم جهان از نگاه روحی و روانی این آمادگی را خواهند یافت که در خود احساس بی‌نیازی نمایند رسول اعظم(ص) فرمود: خداوند روحیه بی‌نیازی را در قلب امت من قرار می‌دهد. «یَجْعَلُ اللَّهُ الْغِنَى فِی قُلُوبِ هَذِهِ الأُمَّة»[۴۴]

این روایت در منابع اهل‌سنت نقل شده است، ابی سعید الخدری می‌گوید رسول خدا(ص) فرمود: عدالت مهدوی شامل عموم مرم می‌شود [در نتیجه فقر و نیازمندی از جامعه بشری رخت برمی‌بندد، لذا هنگامی‌که] فردی از طرف حضرت مهدی اعلام می‌کند که اگر کسی به مال و ثروت احتیاج دارد برخیزد، تنها یک نفر از جای خود بر می‌خیزد. امام او را نزد مسئول بیت‌المال می‌فرستد، تا اموالی را به وی بدهد. خزانه‌دار دامن او را پر از مال و ثروت می‌کند، در این هنگام آن فرد از کرده خود پشیمان می‌گردد و با خود می‌گوید: من آزمندترین فرد امت پیامبر(ص) بودم که چنین درخواستی کردم و اموال را به مسئول بیت‌المال بر می‌گرداند ولی او آن را بر نمی‌دارد و می‌گوید: آن‌چه را بخشیدیم دیگر نمی‌پذیریم.[۴۵] این حدیث به خوبی می‌رساند که وضع عمومی تا چه میزانی تحول پیدا می‌کند تا جایی‌که مردم از داشتن مال دنیا گریزان می‌گردند و دیگر احساس نیازی به آن ندارند.

عبدالاعلی حلبی از امام باقر(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: به امرخداوند دانه‌ها از دل زمین بیرون می‌گردد و قطرات باران از آسمان فرو می‌ریزد، و مردم مالیات خود را به دل‌خواه و افتخار به سوی دولت مهدی(عج) می‌برند و خداوند بر شیعیان ما چنان وسعت، برکت، رفاه و امکانات ارزانی می‌دارد که اگر حقیقت سعادت و نیک‌بختی را نمی‌فهمیدند و به ارزش‌های اخلاقی آراسته نبودند، مست امکانات شده و بر طغیان و تجاوز روی می‌آوردند. «یُخْرِجُ اللَّهُ مِنَ الأَرْضِ بَذْرَهَا وَ یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ قَطْرَهَا وَ یُخْرِجُ النَّاسُ خَرَاجَهُمْ عَلَى رِقَابِهِمْ إِلَى الْمَهْدِیِّ وَ یُوَسِّعُ اللَّهُ عَلَى شِیعَتِنَا وَ لَوْ لا مَا یُدْرِکُهُمْ مِنَ السَّعَادَةِ لَبَغَوْا»[۴۶] ممکن است شیعه دوازده امامی منظور نباشد، چون در آن روزگار مشکل مذهب و دین وجود ندارد و وحدت دینی کاملاً بر قرار می‌گردد، بنابراین منظور امت اسلامی است که غرق در نعمت می‌گردند و خوش‌بختی را لمس کرده و احساس بی‌نیازی می‌نمایند.

ساختار فرهنگی
الف) تجدید دین اسلام
قوانین و مقررات اسلام در بخش اعظم جهان رسمیت ندارد، کشورهای اسلامی به مرور زمان از مقررات شریعت فاصله گرفته و می‌گیرند، روزی خواهد رسید که تمام دستورات حیات بخش اسلام به فراموشی سپرده شود. همین اکنون مسلمانان به خاطری که به خشونت و جنگ‌سالاری متهم نگردند، «جهاد» که به تعبیر امام علی(ع) سپری در برابر آتش است، (نباید تصور کرد که منظور آتش جهنم می‌باشد، در همین دنیا نیز سپری در برابر حملات ویران‌گر دشمن می‌تواند باشد) مسلمانان به راحتی از آن دست کشیده‌اند. دشمنان کینه‌توز کار را به جای رسانده‌اند که اگر یک مسلمان برای دفاع از خود اسلحه به دست گیرد فوراً به تروریست متهم می‌گردند.

زکات که تأمین‌کننده نیازهای دولت اسلامی است کسی به پرداخت آن خود را متعهد نمی‌دانند، سایر قوانین اسلامی نیز سر نوشت‌های مشابه دارد و از حاکمیت باز ایستاده‌اند. بنابراین روزی که حکومت عدل‌گستر جهانی در مسند قدرت تکیه زند، مقررات دین اسلام را مو به مو اجرا می‌کند و چون مردم یا با آن آشنایی نداشتند یا آن را فراموش کردند اجرای این قوانین برایشان تازگی خواهد داشت. مخصوصاً مسلمانان متعجب می‌شوند و می‌گویند نظیر آن را ندیده‌اند. امام صادق(ع) می‌گوید: هنگامی‌که قائم بپاخیزد مردم را بار دیگر به اسلام دعوت می‌کند، آنها را به امری که از بین رفته و جمهور مردم از آن جدا گشته و به گم‌راهی افتاده‌اند هدایت خواهد کرد، برای این جهت حضرت قائم را مهدی نامیده‌اند که بشریت را بر امری که از آن وا مانده‌اند هدایت می‌نماید، و چون به حق بپا می‌خیزد او را قائم نامیده اند. «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ(عج) دَعَا النَّاسَ إِلَى الإِسْلامِ جَدِیداً وَ هَدَاهُمْ إِلَى أَمْرٍ قَدْ دَثَرَ وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْقَائِمُ مَهْدِیّاً لأنَهُ یُهْدَى إِلَى أَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْهُ وَ سُمِّیَ الْقَائِمَ لِقِیَامِهِ بِالْحَقِّ»[۴۷]

امام باقر(ع) می‌فرماید: حضرت قائم به امر جدید و کتابی نوین و قضایی تازه که بر عرب شدید و سخت است بپاخواهد خواست. امام صادق(ع) فرمود: همان برنامه‌ای که پیغمبر اکرم پیش گرفت، حضرت مهدی انجام خواهد داد، بنیادهای پیشین را منهدیم و ویران می‌سازد چنان‌که رسول گرامی نظام جاهلیت را ریشه‌کن کرد و اسلام را از نو آغاز می‌نماید. «یَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَهْدِم‏مَا کَانَ قَبْلَهُ کَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمْرَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ یَسْتَأْنِفُ الإِسْلامَ جَدِیداً»[۴۸]

پس اولین مأموریت حضرت مهدی(عج) بعد از تصدی قدرت جهانی دعوت او به اسلام و زنده کردن آیین حیات‌بخش دین مقدس اسلام و شریعت‌ غرای آن است. او قوانین شرعی را آن طور که روز اول نازل گشته بود به اجرا خواهد گذاشت و در این راستا هیچ ملاحظه‌ای را نخواهد پذیرفت. این چیزی است که خواست خداوند می‌باشد و ذات باری تعالی وجود مقدس حضرت را برای هم چون هدفی ذخیره کرده است. و مستضعفان جهان را بشارت داده که منتظر مصلح باشند تا در سایه روشن آن به حاکمیت برسند و خاطره از بهترین حاکمیت را از خود بر روی زمین به یادگار بگذارند. امام باقر(ع) نیز در جواب سائلی که پرسیده بود حضرت به کدام روش حرکت خواهد کرد؟ گفته: روش‌های موجود را منهدم می‌کند همان‌گونه که پیامبر منهدم کرد، و اسلامی [که به نظر مردم جدید می‌نماید] را از سر خواهد گرفت. «یَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)وَ یَسْتَأْنِفُ الإِسْلامَ جَدِیداً» [۴۹]

ب) آموزش قرآن کریم
قرآن این کتاب زندگی از ابتدای نزول تاکنون مهجور مانده است، دنیای کنونی عوض این که قانون زندگی را از این کتاب نجات‌بخش اخذ کنند خود به وضع قوانین عرفی ناقص اقدام می‌نمایند، فاصله گرفتن از کتاب خدا موجب پیدایش موج گم‌راهی و سر درگمی بشر گردیده است. بخش از خیل عظیمی انسانی که خود را متعهد به احکام کتاب آسمانی قلم‌داد می‌کنند نیز چندان به احکام آن ملتزم نیستند، با این‌که اقدام به آموزش و حفظ آیات آن دارند اما بهره‌ای از دستورات نورانی آن نبرده‌اند.

اینک چندین قرائت از قرآن در میان مسلمانان رسمیت دارد، با این که قرائت‌های مختلف سبب تحریف الفاظ و ظاهر قرآن نگردیده و مهم تلقی نمی‌شود، اما تفسیرهای گوناگون از آن موجب ظهور شکاف عمیق در برداشت از این کتاب زندگی‌ساز گردیده است. و مسیر احکام الهی را پیچ در پیچ ساخته و متضاد نشان می‌دهد.

خوش‌بختانه این مشکل کوچک در زمان حکومت جهانی حضرت حل شده و مسیر واقعی احکام خداوند متعال با آموزش درست کتاب او برای عموم روشن می‌گردد. روایت‌های زیادی داریم که نشان می‌دهد یکی از کارهای اساسی عصر ظهور اهتمام به آموزش قرآن به شکل صحیح آن است و افراد فراوانی در این راه پیش‌گام می‌گردند.

امیرالمؤنین(ع) می‌فرماید: گویا می‌بینم شیعیان ما در مسجد کوفه خیمه‌ها زده‌اند و قرآن را به همان نحو که نازل شده به مردم می‌آموزند. «کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى شِیعَتِنَا بِمَسْجِدِ الْکُوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا الْفَسَاطِیطَ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِلَ أَمَا إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ کَسَرَهُ وَ سَوَّى قِبْلَتَهُ» و نیز فرمود: گویی عجم را می‌بینم که خیمه‌های شان در مسجد کوفه است و قرآن را همان‌طور که نازل شده به مردم می‌آموزند. «کَأَنِّی بِالْعَجَمِ فَسَاطِیطُهُمْ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْقُرْآنَ کَمَا أُنْزِل».

امام صادق(ع) فرمود: گویی شیعیان علی را می‌بینم که مثانی (قرآن) به دست گرفته و آن را به مردم می‌آموزند. «کَأَنِّی بِشِیعَةِ عَلِیٍّ فِی أَیْدِیهِمُ الْمَثَانِی یُعَلِّمُونَ النَّاسَ الْمُسْتَأْنَفَ»[۵۰]

امام باقر(ع) فرمود: چون قائم قیام کند خیمه‌هایی نصب می‌شود برای کسانی که قرآن را به همان‌گونه که خداوند آن را نازل کرده بود به مردم بیاموزند، پس دشوارترین چیزی که خواهد بود برای کسانی است که قرآن را حفظ کرده، چون محفوظات آنها با قرآن مخالف است. «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) ضَرَبَ فَسَاطِیطَ لِمَنْ یُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ(جَلَّ جَلَالُهُ) فَأَصْعَبُ مَا یَکُونُ عَلَى مَنْ حَفِظَهُ الْیَوْمَ لِأَنَّهُ یُخَالِفُ فِیهِ التَّأْلِیفَ»[۵۱]

ج. محو بدعت‌ها و سنت‌های خارج از دین
ساده‌ترین تعریفی که برای بدعت می‌توان ارائه داد این است که بدعت به چیزی نو پیدا شده که سابقه نداشته باشد، یا سنت جدیدی که بر خلاف دستور دین جعل شود و به عنوان احکام دین معرفی گردد گفته می‌شود. به تعبیر دیگر چیزی که خارج از احکام و دستورات دین است داخل در مسائل دینی شود. البته باید توجه داشت که هر نوآوری در اسلام مذموم و منفور نیست، پدیده‌های نوظهوری که موجب دگرگونی احکام الهی گردد مبارزه با آن واجب است و در عصر و زمانی که نوآوری در مسائل دینی رواج یابد بر علماء و اسلام‌شناسان تکلیف شده که با دانش خود پرتوافگنی کنند[۵۲] و افکار عمومی را در قبال تهاجماتی که به رنگ و لعاب دین وارد حوزه آیین اعتقادی جامعه می‌شود شفاف سازند و با آن دسایس مقابله نمایند.

پس از ظهور اسلام و رحلت زود هنگام پیامبر خدا(ص) اولین نشانه‌های دخل و تصرف در مقررات اسلام بین مسلمانان خودنمایی کرد، روش پیامبر کمکمک کنار گذاشته شد و تفسیرهای اجتهادی کلیات اسلام شروع گردید. به مرور زمان شیطنت‌ها زیاد شده و هم‌چنان به پیش می‌رود ممکن است تا هنگامه ظهور حتی قواعد کلی اسلام هم دست‌خوش تغییر یا فراموشی شود و دیگر نامی از آن به میان آورده نشود.

با این که روشن‌فکران و دل‌سوختگان به دین اسلام تلاش فراوان به خرج دادند و در طول تاریخ پیوسته کوشیده‌اند که مانع هر نوع تفسیر به رأی آیات قرآنی و احادیث نبوی گردند. با تحلییل‌ها، هشدارها و روشن‌افگنی‌های خود به جنگ اندیشه‌های کج و وسوسه‌های شیطانی رفته‌اند. ولی به هیچ‌وجه موفقیت صد در صد نداشته و نخواهد داشت. این مبارزه نفس‌گیر سال‌ها ادامه خواهد یافت تا هنگامه ظهور و ایام استقرار حاکمیت الهی فرا رسد در این هنگام بدون شک لبه تیز شمشیر قائم به حق متوجه شیطان زده‌ها خواهد شد و سرانجام آن به نیستی و محو آثار شوم هر کج فهمی، تحجر و جمود فکری خواهد انجامید و فضای اندیشه اسلامی را از هر پلیدی و غبار جهل خواهد زدود.

امام باقر(ع) چه زیبا می‌فرماید: وقتی قائم(عج) بپاخیزد بدعت‌ها را زایل می‌سازد و سنت‌ها را برپا می‌دارد. «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ وَ لا یَتْرُکُ بِدْعَةً إِلا أَزَالَهَا وَ لا سُنَّةً إِلا أَقَامَهَا»[۵۳] در همین راستا است آن‌چه در تفسیر عیاشی می‌خوانیم که امام صادق(ع) می‌فرماید: هنگامی‌که قائم بپا خیزد هیچ ندای غیر از ندای «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»[۵۴] باقی نمی‌ماند.

ساختار اجتماعی
جامعه پایان تاریخ یک جامعه آرمانی و بزرگ‌ترین اتوپیای انسانی خواهد بود، بسیاری از اندیشه‌ورزان و فلاسفه بزرگ این جامعه آرمانی را به تصویر کشیده و شهرهای آرمانی خود را برای مردم بیان داشته‌اند. اما آن نیک شهرها هنوز صورت واقعی بخود نگرفته‌اند و هیچ‌وقت هم صورت واقعی پیدا نمی‌کند، چون تصور صرف، صورت خیالی و ذهنی می‌باشد.

جامعه‌ای را که ما مسلمانان آرزومندیم و به انتظار آن نشسته‌ایم، بر اساس خوش‌خیالی نیست، زیربنای آن ریشه در وحی دارد و با تکیه بر وعده‌های است که هیچ وقت تخلف نکرده و نخواهد کرد. قرآن کریم می‌فرماید: این وعده‏اى است که خدا کرده و خداوند هرگز از وعده‏اش تخلّف نمى‏کند ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! Gوَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَF[55] بنابراین ساختار اجتماعی آن بر طبق الگوی زیر خواهد بود.

۱٫ برقراری امنیت کامل
ما اکنون مفهوم امنیت کامل را درک نمی‌کنیم، چون با شرور و هنجارشکنی اجتماعی سروکار داریم و پیوسته شاهد رفتارهای ضداجتماعی می‌باشیم. تصور این که روزی انسان در نهایت اعتماد و آرامش خاطر نفس بکشد کمی دشوار است ولی امکان دارد. می‌شود گفت روز موعود می‌رسد و انسان در حال و هوای قرار می‌گیرد که چیزی از زندان، قفل و زنجیر وجود نخواهد داشت. ترس از دل مردم زایل می‌شود. سرقت محو می‌گردد و مردم دیگر چیزی را از هم قایم و مخفی نمی‌سازند.

علی بن عقبه از پدر خود نقل می‌کند (هنگامی‌که قائم قیام کند بر اساس عدالت داوری می‌کند، و بساط ستم‌گری بر چیده می‌شود، و به واسطه او راه‌ها امنیت پیدا می‌کند). «عَلِیُّ بْنُ عُقْبَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِی أَیَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ»[۵۶] امام صادق(ع) می‌فرماید: آیا دوست ندارید که عدلت توسط قائم ظاهر شود، راه‌ها توسط او امن گردد، و در حق مظلوم انصاف گردد.؟! «أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَظْهَرَ الْعَدْلُ وَ یَأْمَنَ السُّبُلُ وَ یُنْصَفَ الْمَظْلُومُ»[۵۷]

ابی سعید خدری از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که فرمود: خداوند مردی از نسل و عترت من بر می‌انگیزد که بنیان جور و ستم ایجاد شده را می‌کند.[۵۸] در آن زمان دوستی و اعتمادی در بین مردم پدید می‌آید که بی‌سابقه است. امام باقر(ع) می‌فرماید: وقتی قائم(عج) بپاخیزد، در آن زمان دوستی خالصانه میان مردم بر قرار خواهد شد به گونه‌ای که فردی از اندوخته برادر دینی‌اش آن‌چه نیاز دارد بدون این که منعی در میان باشد بر می‌دارد. «إِذْ قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ یَأْتِی الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ لا یَمْنَعُهُ»[۵۹] و این نشان از امنیت و آسایشی است که در آن روزگار ایجاد می‌شود و همه نسبت به هم‌دیگر از یک اطمینان خاطر برخودار خواهند بود.

۲٫ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز
در آن زمان گستره امنیت در حدی است که شامل تمام موجودات روی زمین می‌گردد، هیچ متنفسی از دیگری احساس وحشت ندارند، انسان‌ها و جان‌داران دیگر در کنار هم با کمال صلح و رفاه زندگی می‌کنند، و در حد اعلایی از صمیمیت به سر می‌برند.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: وقتی قائم ما قیام کند کینه و عداوت از دل‌های بندگان ریشه‌کن می‌شود و درندگان و حیوانات نیز اصلاح می‌گردند. زنبیل مردم بر سرشان راه می‌روند، درندگان به آنان حمله‌ور نمی‌گردند و آنان هم احساس ترس ندارند «لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَبِیلُهَا لا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لا تَخَافُه»[۶۰]

علامه مجلسی به نقل از [کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهرة] از ابن عباس در ذیل آیه «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» می‌نویسد: هنگام قیام قائم امنیت به حدی گسترش می‌یابد که شامل حیوانات شده حتی گوسفند، گرگ، گاو، شیر، انسان و مار در کنار هم زندگی می‌کنند. «حَتَّى یَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَةُ وَ الأَسَدُ وَ الإِنْسَانُ وَ الْحَیَّةُ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ(عج)»[۶۱]‏

ممکن است سؤالی مطرح شود که با وجود درندگی طبیعت و آفرینش گرگ، و شیر چطور می‌شود گوسفندان و سایر حیوانات در کنار آنان با آرامش زندگی کنند؟! در جواب باید گفت: چون در آن زمان نعمت فراوان می‌گردد، از جمله آن نعمت‌ها افزایش حیوانات مثل غزال، بزکوهی، گوسفند و مانند آنها خواهد بود. پس طبیعی خواهد بود که وقتی انسان از این فراوانی نعمت بهره‌مند می‌گردد، سایر جان‌داران نیز از این مائده آسمانی بهره برند و تمام این مواهب فقط برای انسان خلق نمی‌گردد.

بنابراین منظور از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز این است که ممکن است درندگان فقط از میته حیوانات تغذیه نمایند یا حیواناتی را که در آستانه پیری و مرگ هستند شکار نمایند که موجب تعادل محیط زیست هم‌ می‌گردد. لذا گرگ و شیر علف‌خوار نمی‌شوند و طبیعت وحش آنان دگرگون نمی‌گردد، اما نوع رفتارها متحول می‌شود به طوری‌که در آن نشانی از توحش دیده نخواهد شد.

۳٫ هم‌کاری و هم‌یاری برادرانه
در عصر ظهور تعاون شکل واقعی به خود می‌گیرد، وظیفه‌شناسی در حد اعلای خود رونق می‌یابد، مردم دنبال کسب افتخار هستند. حتی با زحمت خود مالیات دولت را تحویل می‌دهند. دولت و ملت در پی‌ خدمت‌اند و یک مسابقه نیکوکاری به راه خواهد افتاد. چرا چنین نشود؟ با این فراوانی نعمتی که قرار است ارزانی گردد و بهار زندگی از راه برسد و هیچ نقطه‌ای از زمین بدون ثمر و زرع نماند نیکوکاری و هم‌یاری آسان‌ترین عملی خواهد بود.

۴٫ ارتقاء فهم اجتماعی
سطح آگاهی مردم به اوج خود خواهد رسید، بساط بسیاری اداراتی که اکنون جامعه را سر می‌دواند و به بهانه احقاق حق فکر و ذکر مردم شده است بر چیده خواهد شد. مردم همه از مقررات شریعت آگاهی خواهند یافت و عملاً ملتزم گردیده و منقاد می‌گردند، حتی در روایات آمده که دانش عمومی آن‌قدر ارتقاء می‌یابد که زنان در خانه احکام شرعی را می‌دانند، با قضاوت آشنا می‌گردند و بین اعضاء خانواده داوری می‌نمایند. حضرت باقر(ع) فرمود: در زمان او به شما حکمت عطا خواهد شد تا حدی که زن در کانون خانواده خود بر اساس کتاب خدا و سنت رسول الله عادلانه و آگاهانه داوری می‌نماید. «وَ تُؤْتَوْنَ الْحِکْمَةَ فِی زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِی فِی بَیْتِهَا بِکِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»[۶۲] بنابراین دیگر احتیاج به پیمودن راه‌پله‌ها و راه‌روهای دادسراها و دادگاه‌ها نیست و تومار این بازی‌چه‌ها در هم پیچیده می‌شود. و خیال مردم از تمام استرس‌ها آسوده می‌گردد.

جمع‌بندی کلی و نتیجه بحث
اگر ما مهم‌ترین بخش‌های اعمال حاکمیت را در هدایت جامعه به سوی رستگاری، ‌اجرای أصولی قوانین عرفی یا شرعی و سرویس‌دهی عادلانه دولت بدانیم، این هدف در دولت کریمه اهل‌‌البیت به بهترین شکل خود تجلی خواهد کرد، دولت موعود عصر ظهور از این جهت دولت استثنایی خواهد بود، چون کار به اختلافات طبیعی مثل زبان، نژاد، رنگ و زادگاه ندارد، اما تضاد اجتماعی را نمی‌تواند تحمل کند و در محو آن اهتمام دارد.

در بررسی که انجام شد به خوبی معلوم گردید که ساختار سیاسی حکومت تمرکز قوا است، مدیریت‌های محلی به افراد واگذار می‌شود و نظارت در آن بسیار دقیق است. ساختار نظامی به شکل خودجوش و مردم نهاد تجلی می‌یابد و در ابتدای ظهور نقش معجزه را نباید نادیده گرفت و در نهایت مسئولیت‌ها به افراد واگذار می‌گردد.

از لحاظ اقتصادی، سازمان اقتصادی جهان ساماندهی می‌گردد، حل مشکلات معیشتی با الطاف خفیه الهی انجام می‌پذیرد، نعمت‌ها مافوق تصور انسان فراوان می‌شود، و بیش از نیاز مردم قابل دست‌یابی است، که با اتخاذ تدابیر راه‌بردی اقتصادی اساس تبعیض از بین می‌رود. ساختار فرهنگی با تجدید حیات دین اسلام شکل جدی به خود می‌گیرد، آموزش قرآن کریم در سطوح مختلف آغاز گردیده هدف‌مند و اساسی دنبال می‌شود تا با تبیین مفاهیم بلند آن بدعت‌ها شناخته شده و خط بطلان بر آن کشیده شود و سنت‌های راستین حیات دوباره یابد.

اما در بخش اجتماعی، سیاست برقراری امنیت کامل مورد نظر است، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین کل موجودات زنده تبلور می‌یابد، هم‌یاری بین نهادهای قدرت و مردم عادی به بهترین شکل ممکن بر قرار شده و با ارتقاء فهم اجتماعی زیربنای نیک شهر قدسی حکومت جهانی امام عصر(عج) کامل گردیده و جامعه انسانی در عالی‌ترین شکل خوش‌بختی چند صباحی زندگی خواهند کرد.

منابع
۱٫ غلام حسین صدری افشاری، نسرین حکمی و نسترن حکمی، فرهنگ فارسی معاصر، چاپ سوم۱۳۸۱، نشر فرهنگ معاصر، تهران.

۲٫ حسن آنوری، فرهنگ برزگ سخن، ص ۳۹۶۳، ج ۵، چاپ اول ۱۳۸۱، انتشارات سخن تهران.

۳٫ حسین بشیریه، آموزش دانش سیاسی، (مبانی علم سیاست نظری تأسیسی)، ص ۳۰، چاپ سوم ۱۳۸۲، نشر نگاه معاصر، تهران.

۴٫ ثقة الاسلام کلینى، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۸، باب فی الغیبة، ح ۷، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ هش.

۵٫ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۳، ح ۱۳، مؤسسة الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ هق.

۶٫ على بن عیسى إربلى، کشف الغمة، ج ۲، ص۴۷۰، چاپ مکتبة بنى هاشمى تبریز، چاپ ۱۳۸۱ هق.

۷٫ شیخ صدوق، کمال‏الدین و إتمام النعمه، ج ۲، ص ۴۱۱، ح ۶، دار الکتب الإسلامیه قم، چاپ ۱۳۹۵، هق.‏

۸٫ محمد کاظم قزوینی، ترجمه: علی کرمی و سید محمد حسینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، چاپ دوم ۱۳۷۸، دفتر نشر الهادی قم، ص ۷۱۹٫

۹٫ امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى، إعلام الورى، الفصل الثالث فی ذکر النصوص علیه، ص ۴۴۰، دار الکتب الإسلامیة تهران.

۱۰٫ شیخ مفید، الإرشاد ج ۲، ص ۳۸۶، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید قم، ۱۴۱۳، هـق.

۱۱٫ قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۳۱٫

۱۲٫ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل۱۶۶٫

۱۳٫ آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، ماده ۲۱۴٫

۱۴٫ علینقى فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، نامه ۴۵، فقره ۱، ص ۹۶۵، بى تا، بى جا.

۱۵٫ محمد بن ابراهیم نعمانى، الغیبةللنعمانی، ص ۳۱۹، ح ۸، مکتبة الصدوق، تهران، چاپ ۱۳۹۷ هـق.‏

۱۶٫ محمد بن مسعود عیاشى، تفسیرالعیاشی، ج ۲، ص ۵۷، ۲، چاپخانه علمیه تهران، ۱۳۸۰، هـق.

۱۷٫ الغیبةللنعمانی، پیشین، ص ۳۱۵، ح ۸، بحارالأنوار، ۵۲، ۳۶۹، باب ۲۷، ح ۱۵۷٫

۱۸٫ على بن محمد خزاز قمى، کفایةالأثر، ص ۱۱، انتشارات بیدار قم، ۱۴۰۱، هـق.

۱۹٫ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۶، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید قم، چاپ ۱۴۱۳ هـق.

۲۰٫ محمد بن حسن فتال نیشابورى، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۵، انتشارات رضى قم، بی‌تا.

۲۱٫ شیخ طوسى، الغیبة، ص ۴۴۳، مؤسسه معارف اسلامى قم، چاپ ۱۴۱۱ هـق.

۲۲٫ ابن ابى الحدید معتزلى، شرح‏ نهج‏البلاغة، ج ۹، ص ۴۱، خ ۳۸، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى قم، چاپ ۱۴۰۴ هـق.

۲۳٫ ابو منصور احمد بن على طبرسى، الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۹۱، نشر مرتضى مشهد مقدس، چاپ ۱۴۰۳ هـق.

۲۴٫ شیخ حر عاملى، وسائل‏الشیعة، ج ۲۵، ص ۴۱۳، ح ۳۲۲۴۴، مؤسسه آل البیت قم، چاپ ۱۴۰۹ هـق.

۲۵٫ صدوق، علل‏الشرائع، ج ۱، ص ۱۶۱، ح ۳، انتشارات مکتبة الداورى قم، بی‌تا.

۲۶٫ میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج ۱، ص ۱۱۲، چاپ اول ۱۲۲۲هـق، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت لبنان.

۲۷یوسف بن یحی مقدسی الشافعی، تحقیق الدکتور عبد الفتاح الحلو، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، باب ۷، ص ۱۶۵، چاپ اول ۱۳۹۹هـق، کتبة عالم الفکر ـ القاهره.

۲۸٫ محمد بن مسعود عیاشى، تفسیرالعیاشی، ج ۲، ص ۶۱، چاپخانه علمیه تهران، ۱۳۸۰ ق.

۲۹٫ شیخ طوسى، الأمالی‏، ص ۵۱۳، ح ۲۸، انتشارات دارالثقافة قم، ۱۴۱۴ ق.

پی نوشت ها
* کارشناسی ارشد حقوق جزا.

[۱] غلام‌حسین صدری‌افشاری، نسرین حکمی و نسترن حکمی، فرهنگ فارسی معاصر، چاپ سوم۱۳۸۱، نشر فرهنگ معاصر، تهران.

[۲]. حسن آنوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۵، ص۳۹۶۳، انتشارات سخن، چاپ اول، تهران۱۳۸۱٫

[۳]. حسین بشیریه، آموزش دانش سیاسی، (مبانی علم سیاست نظری تأسیسی)، ص۳۰، نشر نگاه معاصر، چاپ سوم، تهران۱۳۸۲شمسی.

[۴]. ثقة الاسلام کلینى، الکافی، ج۱، ص۳۳۸، باب فی الغیبة، روایت۷، دارالکتب الاسلامیه، تهران۱۳۶۵شمسی.

[۵]. علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۳، روایت۱۳، مؤسسه الوفاء، بیروت ـ لبنان۱۴۰۴قمری.

[۶]. على بن عیسى إربلى، کشف الغمة، ج۲، ص۴۷۰، چاپ مکتبه بنى هاشمى تبریز، چاپ۱۳۸۱قمری.

[۷]. شیخ صدوق، کمال‏الدین و إتمام النعمه، ج۲، ص۴۱۱، روایت۶، دارالکتب الاسلامیه، قم۱۳۹۵قمری.‏

[۸]. همان، ص۳۵۱، روایت۴۶٫

[۹]. محمد‌کاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ترجمه: علی کرمی و سیدمحمد حسینی، ص۷۱۹، دفتر نشر الهادی قم، چاپ دوم۱۳۷۸٫

[۱۰]. امین‌الاسلام فضل بن حسن طبرسى، إعلام الورى، الفصل الثالث فی ذکر النصوص علیه، ص۴۴۰، دارالکتب الإسلامیه، تهران.

[۱۱]. شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۳۸۶، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، قم۱۴۱۳قمری.

[۱۲]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۷۸، روایت۳۷٫

[۱۳]. قانون مجازات اسلامی، ماده۲۳۱٫

[۱۴]. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل۱۶۶٫

[۱۵]. آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، ماده۲۱۴٫

[۱۶]. علی‌نقى فیض‌الاسلام، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، نامه۴۵، فقره۱، ص۹۶۵، بى‌تا، بى‌جا.

[۱۷]. محمد بن ابراهیم نعمانى، الغیبةللنعمانی، ص۳۱۹، روایت۸، مکتبه الصدوق، تهران۱۳۹۷قمری.‏

[۱۸]. محمد بن مسعود عیاشى، تفسیرالعیاشی، ج۲، ص۲و۵۷، چاپخانه علمیه تهران۱۳۸۰قمری؛ ‏بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۶، روایت۸۷٫

[۱۹]. الغیبةللنعمانی، ص۳۱۵، روایت۸؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۶۹، باب ۲۷، روایت۱۵۷٫

[۲۰]. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۵، باب۲۷، روایت۴۰٫

[۲۱]. على بن محمد خزاز قمى، کفایةالأثر، ص۱۱، انتشارات بیدار، قم۱۴۰۱قمری.

[۲۲]. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۶، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، قم۱۴۱۳قمری.

[۲۳]. محمد بن حسن فتال نیشابورى، روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۵، انتشارات رضى، قم، بی‌تا؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۳۴، باب۲۸٫

[۲۴]. شیخ طوسى، الغیبة، ص۴۴۳، مؤسسه معارف اسلامى، قم۱۴۱۱قمری.

[۲۵] کشف‏الغمة، ج۲، ص۴۷۱؛ بحارالأنوار،ج۵۱، ص۸۱، روایت۳۷٫

[۲۶]. عقدالدرر، ص۱۴۴ ـ ۱۶۵ معرفی کامل بعداً می‌آید.

[۲۷]. الاختصاص، ص۲۰۹٫

[۲۸]. الخصال، ج۲، ص۶۲۶٫

[۲۹]. کمال‏الدین، ج۲، ص۳۶۹، باب۳۴، روایت۶٫

[۳۰]. الأمالی‏للصدوق، ص۶۳۲، روایت۴٫

[۳۱]. کمال‏الدین، ج۱، ص۳۳۱، روایت۱۶٫

[۳۲]. الأمالی‏للطوسی، ص۵۱۳، روایت۲۸٫

[۳۳]. ابن ابى الحدید معتزلى، شرح‏ نهج‏البلاغة، ج۹، ص۴۱، خطبه۳۸، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى، قم۱۴۰۴قمری.

[۳۴]. ابو منصور احمد بن على طبرسى، الاحتجاج، ج۲، ص۲۹۱، نشر مرتضى، مشهد مقدس۱۴۰۳قمری.

[۳۵]. شیخ حر عاملى، وسائل‏الشیعة، ج۲۵، ص۴۱۳، روایت۳۲۲۴۴، مؤسسه آل‌البیت:، قم۱۴۰۹قمری.

[۳۶]. امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص۷۵۷٫

[۳۷]. همان، ص۷۵۸٫

[۳۸]. الغیبةللنعمانی، ص۲۳۹، روایت۳۰٫

[۳۹]. کشف‏الغمة، ج۲، ص۴۷۱؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۱، روایت۳۷٫

[۴۰]. صدوق، علل‏الشرائع، ج۱، ص۱۶۱، روایت۳، انتشارات مکتبه الداورى، قم، بی‌تا.

[۴۱]. همان.

[۴۲]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۲، باب۱، ما ورد من إخبار الله و إخبار.

[۴۳]. میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۱، ص۱۱۲، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، بیروت لبنان۱۲۲۲قمری.

[۴۴]. کشف‏الغمة، ج۲، ص۴۷۱؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۱، روایت۳۷٫

[۴۵]. یوسف بن یحی مقدسی الشافعی، تحقیق الدکتور عبد الفتاح الحلو، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، باب۷، ص۱۶۵، مکتبه عالم الفکر، چاپ اول، القاهره۱۳۹۹قمری.

[۴۶]. تفسیرالعیاشی، ج۲، ص۶۱٫

[۴۷]. الإرشاد، ج۲، ص۳۸۳٫

[۴۸]. الغیبةللنعمانی، ص۲۳۱، روایت۱۳٫

[۴۹]. همان، ص۲۳۲، روایت۱۷٫

[۵۰]. همان، ص۳۱۸، باب۲۱، روایات۳و۴و۵٫

[۵۱]. الإرشاد، ج۲، ص۳۸۶؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۹، باب۲۷ـ سیره و أخلاقه و عدد أصحابه.

[۵۲]. الکافی، ج۱، ص۵۴، بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْیِ وَ الْمَقَایِیسِ، روایت۲٫

[۵۳]. الإرشاد، ج۲، ص۳۸۵٫

[۵۴]. تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۱۸۳، روایت۸۱٫

[۵۵]. سوره روم، آیه۶٫

[۵۶]. الإرشاد، ج۲، ص۳۸۴؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۸، باب۲۷، روایت۸۳٫

[۵۷]. الاختصاص، ص۲۱؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۴، باب۲۲، روایت۶۲٫

[۵۸]. شیخ طوسى، الأمالی‏، ص۵۱۳، روایت۲۸، انتشارات دارالثقافه، قم۱۴۱۴قمری.

[۵۹]. الاختصاص، ص۲۴٫

[۶۰]. الخصال، ج۲، ص۶۲۶٫

[۶۱]. بحارالأنوار، ج۵۱، ص۶۰، روایت۵۹٫

[۶۲]. الغیبةللنعمانی، ص۲۳۹، روایت۳۰٫

برگرفته از سایت :المهدویه


 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen